چکیده:
این مقاله به بررسی جریانهای تجاری بخش کشاورزی در ایران در دورهی زمانی 1355- 1383 می پردازد. از آن جا که کشور ایران در بخش کشاورزی با هر دو گروه از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته دارای تبادلات تجاری است، بنابراین شناسایی جریانهای تجاری بخش کشاورزی و متغیرهای موثر بر آن میتواند در تعیین الگوی تجارت کشاورزی ایران با این گروه از کشورها اهمیت فراوانی داشته باشد. برای تحلیل روابط بلندمدت میان حجم واردات و صادرات محصولات کشاورزی و عوامل اثرگذار بر آنها از تکنیکی نوین در عرصهی آزمون همگرایی موسوم به آزمون کرانهها استفاده شده است.نتایج این آزمون نشان میدهد که میان حجم واردات و صادرات محصولات کشاورزی و عوامل اثرگذار بر آنها در بلندمدت یک رابطهی تعادلی برقرار است. توابع تقاضای واردات و صادرات محصولات کشاورزی با به کارگیری رویکرد الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده (ARDL) تخمین زده شده است که بر این اساس کششهای بلندمدت درآمدی، قیمتی و نرخ ارز در تابع تقاضای واردات به ترتیب برابر با 21/ 0، 95/ 0- و 14/ 0- و در تابع تقاضای صادرات به ترتیب برابر با 15/ 1 ، 92/ 0- و 11/ 0- تخمین زده شد. بر اساس شرط مارشال- لرنر از آن جا که مجموع کششهای قیمتی در توابع تقاضای واردات و صادرات محصولات کشاورزی بزرگتر از 1 است، بنابراین تضعیف پولی میتواند باعث بهبود تراز تجاری بخش کشاورزی شود.
This research investigates trade flows of agricultural sector in Iran over the period 1976-2004. The long run relationships among agricultural import and export volume with their determinants are estimated using a new co-integration test which is called "Bounds Test "procedure. The results indicate that there is an equilibrium relationship between agricultural import and export and their determinants in the long run. Agricultural import and export demand functions are estimated using ARDL approach. The estimated long run income, price and exchange rate elasticities are respectively 0.21 , -0.95 and -0.14 in import demand function and 1.15, -0.92 and -0.11 in export demand function. With regards to Marshall – Lerner condition, since sum of price elasticities in agricultural import and export demand functions is larger than unit therefore depreciation could improve the trade balance in agricultural sector.
خلاصه ماشینی:
نتایج این آزمون نشان می دهد کـه میـان حجم واردات و صادرات محصولات کشاورزی و عوامل اثرگذار بر آنها در بلندمدت یک رابطه ی تعادلی برقـرار است .
در ارتباط با شناسایی جریانهای تجاری در کشورهای مختلـف مطالعـات زیـادی صـورت گرفته است که می توان در این جا به تعدادی از آنها اشاره کرد: ٥ ٢ تانگ ١ (٢٠٠٣) در مطالعه ای تابع تقاضای واردات کل ژاپـن را بـا اسـتفاده از دادههـای سـالیانه برای دورهی زمانی ١٩٧٣ -١٩٩٧ تخمین زد.
این مقاله دو هدف اصلی را دنبال می کند: اول، آزمون هم گرایی میان حجم واردات و صادرات محصولات کشاورزی و عوامل اثرگذار بر آن با استفاده از روش آزمون کرانه ها و دوم، تخمین توابع تقاضای واردات و صادرات محصولات کشاورزی در ایران و تحلیل کشش های تجاری حاصله .
بر اساس این مـدل تابع تقاضای واردات محصولات کشاورزی به صورت زیر بیان می شود: LnMtd =a+bLnYt +CLn(PM)t +dLnEt +εt (1) PD که در آن Md تقاضای واردات،Y درآمد ملی ، PM قیمت واردات، PD قیمت کالاهای داخلی ، E نرخ ارز واقعی وεtجمله ی خطا است .
برای معرفـی مـدل کوتاهمدت معادله ی (١)، از روش پسران و هم کاران (٢٠٠١) استفاده شده اسـت و ایـن معادلـه به شکل الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده به این صورت بیان می شود: ∆LnMd =α+ n∑β∆LnY− + n∑γ∆Ln(PM)− + n∑λ∆LnE− (2) t i=0 i t i i=0 i PD t i i=0 i t i + n∑θi∆LnMtd−i + δ1LnYt−1 + δ2Ln(PPMD)t−1 + δ3LnEt−1 + δ4LnMt−1 +Ut i=0 تابع تقاضای صادرات محصولات کشاورزی از لحاظ ساختاری بسیار شـبیه بـه تـابع تقاضـای واردات اسـت (٢٠٠٤,Algiri) ،(٢٠٠٥,Kara &Bahmani-oskooee ) ،(١٩٩٦,Carone).