چکیده:
یکی از عوامل محدودکنندهی توسعهی بخش کشاورزی آب در دسترس است که با میزان بارندگی همبستگی شدیدی دارد. در نظرگرفتن بارندگی به عنوان یکی از عوامل مهم عدم حتمیت در تعیین الگوی بهینه کشت، از مواردی است که مورد غفلت قرار گرفته است. در مطالعهی حاضر، تاثیر عامل بارندگی بر الگوی بهینهی کشت و درآمد ناخالص کل در شبکهی آبیاری سمت راست سد انحرافی نکوآباد واقع در استان اصفهان بررسی شد. مدل مورد استفاده، مدل بهینهسازی با عواملی کنترل کنندهی میزان محافظهکاری بود. دادههای مورد نیاز مطالعه از سازمان جهاد کشاورزی و شرکت میراب زایندهرود استان اصفهان برای سال کشاورزی 1388 گرفته شد. یافتهها نشان داد که عامل بارندگی بر سطح زیرکشت و درآمد ناخالص کل تاثیری مثبت دارد. در سطح احتمال انحراف هر محدودیت از کران خود به مقدار 1/ 0 (1/ 0=p) درآمد ناخالص کل از 197 به 233 میلیارد ریال و سطح زیرکشت از 7241 به 10726 هکتار افزایش مییابد. بنابراین، با توجه به نقش تاثیرگذار بارندگی بر تصمیمگیری کشاورزان در تعیین ترکیب محصولات کشاورزی، توصیه میشود به این عامل در سطح سیاستگزاری بیشتر توجه شود.
Available water is one of the limited factors of agricultural development and has a strong correlation with rainfall. Rainfall is one of the most important factors of uncertainty in determining optimal cropping pattern, which have been neglected. In the current study, the influence of rainfall on optimal cropping pattern and total gross margin was investigated in the right side irrigation network of Nekuabad diversion reservoir, Isfahan Province. Optimization Model with degree of conservative controller parameters was used as model. Data were obtained from the agriculture department and Mirab-e-Zayandehrood Corporation in 2009. Results showed that rainfall has positive effects on cropping pattern and total gross margin. The total gross margin was increased from 197 to 233 billion Rails and agriculture areas from 7241 to 10726 in the constraint violation probability level of one (p=0.1). Therefore, it is recommended to pay more attention to rainfall at the policy making level by considering the influence of this factor on farmers’ decision making in determining of mixed crops.
خلاصه ماشینی:
در ایران نیز مطالعاتی در زمینه ی تعیین الگوی بهینه ی کشت انجام پذیرفته است (صبوحی و الوانچی، ١٣٨٧، چیذری و همکاران، ١٣٨٤، کهنسال و زارع، ١٣٨٧، شاه کرمی و همکاران، ١٣٨٥ و صبوحی و سلطانی، ١٣٨٧).
برای تعیین الگوی بهینه ی کشت در منطقه ی مورد مطالعه از مدل بهینه سازی با عواملی کنترل کنندهی میزان محافظه کاری استفاده شده است .
در زیر، مدل (٢) به صورت بهینه سازی با عوامل تنظیم کنندهی ٢١٤ میزان محافظه کاری نوشته شده است که باعث بهبود توانایی اعتماد به سیستم ها در شرایط عدم حتمیت میگردد (برتسیماس و سیم ، ٢٠٠٤): , (یه تصویر صفحه رجوع شود) که در آن برای هر j،yj xj* .
iامین محدودیت در این سیستم ها به صورت زیر تعریف میشود (برتسیماس و سیم ٢٠٠٤): , (یه تصویر صفحه رجوع شود) ٢١٥ , (یه تصویر صفحه رجوع شود) بنابراین ، مدل بهینه سازی با عوامل تنظیم کنندهی میزان محافظه کاری را برای ضریب های نامطمئن هم بسته میتوان به صورت زیر تعریف کرد (برتسیماس و سیم ٢٠٠٤ هر دو مدل (٢) و (٤) به وسیله ی برنامه ریزی خطی قابل حل هستند و از پیچیدگیهای به دست آمده در آن جلوگیری شده است (برتسیماس و سیم ٢٠٠٤).
الگوی کشت بهینه برای زمین های سمت راست شبکه ی آبیاری سد انحرافی , (یه تصویر صفحه رجوع شود) ماخذ: یافته های تحقیق نکته ی مهم در این جا مقایسه ی دو شرایط عدم حتمیت با یک دیگر است .