چکیده:
مهاجرت همواره یکی از دلایل اصلی بشر برای سازگار شدن با مشکلات اطرافش بوده است. مهاجران افغانستانی بزرگترین جمعیت مهاجر ساکن ایران را شکل داده اند. حضور مهاجران افغانستانی در کنار مشکلاتی که به همراه داشته ، فرصت هایی را نیز برای هر دو کشور به وجود آورده است. این مقاله در صدد است با دیدگاهی توصیفی و تحلیلی به شکل کتابخانه ای از منابع مختلف اینترنتی و غیر اینترنتی به بررسی ظرفیت های مختلف اقتصادی، فرهنگی، فردی و سیاسی حضور مهاجران افغانستانی که در هم افزایی قدرت نرم ایران و افغانستان موثر است بپردازد . نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که حضور مهاجران و کارگران افغانستانی میتواند در رونق تولید ، پیشرفت اقتصادی و پیوند دو ملت و ارتقای طرفیتهای فرهنگی هردو کشور موثر عمل کند. مهاجران روابط تجاری بین دو کشور را گسترش میدهند، انتقال ارزش های فرهنگی را تسهیل میکنند و در نتیجه منجر به همافزایی قدرت نرم دو کشور در عرصه منطقه ای و بین المللی خواهند شد.
Migration has always been one of the main ways for a human to adapt to his problems. Afghan immigrants have formatted the largest immigrant population in Iran. The presence of Afghan immigrants, in addition to the problems, has also created opportunities for the country. This study seeks to examine the various economic, cultural, social, and political capacities of the presence of Afghan immigrants in Iran in synergy of soft power between Iran and Afghanistan with a descriptive and analytical perspective in the form of a library method of various online and offline sources. The results of the present study show that the presence of Afghan migrants and workers, is effective in the prosperity of production and economic development of both countries, expands trade relations with Afghanistan and attracts capital, plays a role in transmitting cultural values and increasing cultural relations between the two countries. As a result, it promotes synergy of Iran and Afghanistan’s soft power and enables the two countries to support each other in the international arena.
خلاصه ماشینی:
میرزایی در مطالعه ای انطباق نسل دوم و سوم مهاجران افغانستانی که در مدارس و دانشگاههای ایران تحصیل کرده اند را با فرهنگ ایرانی مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفته است که مدارس و دانشگاه ها بهترین مکان برای جامعه پذیری و ادغام مهاجران در ایران قلمداد هستند و باعث شده اند نسل مهاجر تحصیل کرده که قصد بازگشت به افغانستان را ندارد، بهتر از نسل تحصیل نکرده توانسته است با سیاست گذاریهای جمهوری اسلامی ایران ، به خصوص از دیدگاه اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی،همرنگ گردد که این موضوع اثرات خود را در جامعه ایران و افغانستان نشان داده است (میرزائی , ١٣٩٦: ٤٣).
عباسی در مقاله ای بیان کرده است که عناصر ژئوپلیتیکی از جمله ژئوپلیتیک مرزها، مواد مخدر، مهاجرت ، قومیتها، استانهای مرزی و راههای مواصلاتی بین ایران و افغانستان به همان میزان که سبب ساز تهدیدات امنیتی مشترک شده است ، به همان میزان فرصت های مشترکی برای همکاری بین دو کشور ایجاد کرده است که منطق ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک روابط دو کشور را در دوره نوین شکل میدهد(عباسی ، ١٣٩١: ١٨٢) بنابر این با وجود اینکه مطالعات پیشین با دیدگاهی انتقادی و یا خوشبینانه به بررسی ابعاد مختلف حضور مهاجران افغانستانی بر وضعیت اشتغال ، اقتصاد، فرهنگ ، امنیت ملی و ...
و نزدیکی ایران و پاکستان به افغانستان عمده ترین دلیل مهاجرت آنها به این کشورها است (٢٠٢٠ ,UNION-Migration ;٢٠١٩ ,UNHCR) امروزه مهاجران نسل دوم و سوم افغانستانی که عمدتا کل و یا بیشتر عمر خود را در ایران سپری کرده اند کمتر به فکر بازگشت به کشور خود هستند.