چکیده:
بیکاری به عنوان یک چالش در کشور مطرح می باشد و استان مازندران با وجود پتانسیلهای بالای اقتصادی دارای نرخ بیکاری دو رقمی بوده و در سالهای اخیر افزایش یافته است. با ارائه ایده اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی انتظار می رود کشور بتواند در راستای افق 1404 به سمت اشتغال کامل حرکت نماید. پژوهش حاضر یک تحقیق آمیخته بوده که با هدف ارائه مدل مطلوب بازار کار در افق 1404 در استان مازندران انجام شده است که نتایج می تواند در استانهای دیگر قابلیت کاربرد داشته باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 8 نفر از خبرگان در حوزه بازار کار، مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی بوده و در بخش کمی شامل کارشناسان ادارات دولتی در حوزه بازار کار، دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان مازندران به تعداد 400 نفر بودند. نمونه آماری در بخش کمی با استفاده از جدول کرجسی - مورگان 200 نفر و به صورت تصادفی ساده مشارکت داشتند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامة محقق ساخته در رابطه با وضعیت بازار کار استان مازندران تا افق 1404 با رویکرد مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی بودند که بعد از تایید روایی صوری و محتوایی آنان، پایایی پرسشنامه 75/0=α؛ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ که "ایجاد شهرکهای صنعتی کوچک و کارگاهای تولیدی بومی در استان" با ضریب استاندارد (93/0) و "جلوگیری از هجوم واردات به استان و توسعه فرهنگ مصرف گرایی در استان"؛ با ضریب استاندارد (70/0) و "نیازسنجی در نظام آموزشی استان مازندران"، با ضریب استاندارد (49/0) به ترتیب بیشترین اثرگذاری را در بازار کار مازندران در راستای افق 1404 داشته است. نتیجه اینکه استان مازندران ظرفیتهای لازم برای کارو تولید وجود دارد؛ به عبارتی بازار کار مازندران در افق 1404 می تواند اشتغال کامل باشد؛ اگر دو مسئله اصلی مورد توجه مسئولین و مردم مازندران قرار گیرد؛ که عبارتند از روحیه و تفکر جهادی و اقتصاد مقاومتی.
Despite its vast economic potentials, unemployment rate in Mazandaran Province is on the rise. This paper aims to provide a labor market model for this region in line with jihadi management and resistance economics principles. To achieve this, the present study utilizes a combination of qualitative and quantitative methods. The statistical population in the qualitative section were 8 experts on labor markets, jihadi management and resistance economics, and for the quantitative section, 400 experts in governmental departments, labor market, students and professors of Mazandaran Provinces. The statistical sample in the quantitative section was 200 people using the Krejsi-Morgan table and the participants were picked using a simple random sampling. The for the paper was gathered through interviews and a questionnaire. After confirming the formal and content validity of the questionnaire, its reliability was found to be α=75/. In order to analyze the data, descriptive statistics and exploratory and confirmatory factor analysis were used in the inferential section of this paper. The results of the study show that "the establishment of small industrial towns and indigenous workshops in the Province with a standard coefficient (0.93), avoiding the influx of imports into the province and the development of consumerism culture in the province with the standard coefficient (0.70) and thereafter, a restructuring of the educational system of Mazandaran province with a standard coefficient ( 0.49), respectively, would have the most impact on Mazandaran labor market in line with the 1404.
خلاصه ماشینی:
طراحي مدل آينده بازار کار در افق ١٤٠٤ با رويکرد مديريت جهادي و اقتصاد مقاومتي 1 عليرضا عالي پور 2 ترانه عنايتي تاريخ ارسال : ١٣٩٩/٠٢/٠٦ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/١٢/٢٦ چکيده بيکاري به عنوان يک چالش در کشور مطرح مي باشد و استان مازندران با وجود پتانسيل هاي بالاي اقتصادي داراي نرخ بيکاري دو رقمي بوده و در سال هاي اخير افزايش يافته است .
بازار کار و سند چشم انداز ١٤٠٤ رهبر معظم انقلاب بعد از مشورت هاي فراوان با کارشناسان و مراکز مسئول ، "چشم انداز جمهوري اسلامي در افق سال ١٤٠٤ ه ش " را ترسيم فرموده اندکه در تاريخ ١٣ آبان ١٣٨٢ توسط رهبر معظم انقلاب به سران قواي سه گانه ابلاغ شد؛ در اين سند قيد شده است که با اتکال به قدرت لايزال الهي و در پرتو ايمان و عزم ملي و کوشش برنامه ريزي شدن و مدبرانه جمعي و در مسير تحقق آرمان ها و اصول قانون اساسي، در چشم انداز ٢٠ ساله ، ايران کشوري است توسعه يافته با جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقه ، با هويت اسلامي و انقلابي، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده در روابط بين الملل ؛ جامعه ايراني در افق اين چشم انداز، چنين ويژگيهايي خواهد داشت : توسعه يافته ، متناسب با مقتضيات فرهنگي، جغرافيايي و تاريخي خود متکي براصول اخلاقي و ارزش هاي اسلامي، ملي و انقلابي، با تأکيد بر مردم سالاري ديني، عدالت اجتماعي، آزاديهاي مشروع ، حفظ کرامت و حقوق انسان ها و بهره مند از امنيت اجتماعي و قضايي، برخورداراز دانش پيشرفته ، توانا در توليد علم و فن آوري، متکي بر سهم برتر منابع انساني و سرمايه اجتماعي در توليد ملي(مقام معظم رهبري، ١٣٨٢).