چکیده:
طومارهای نقالی بخش مهمی از ادبیات داستانی عامه را تشکیل می دهند که تاکنون به شکل شایسته و بایسته ای به آن ها پرداخته نشده است . در متن طومارها گاه برخی نکته ها و روایت های بسیار کهن وجود دارد که در شاهنامه و نیز منظومه های پهلوانی پیرو شاهنامه نیامده است . آشنایی با این روایت ها در درک دقیق تر متون حماسی و پهلوانی بسیار موثر است . ازاین رو، گردآوری، نگهداری، تصحیح علمی و انتشار این طومارها بسیار ضروری است . باتوجه به همین ضرورت نگارندگان این مقاله اقدام به تصحیح متن یکی از طومارهای کهن کرده اند. این طومار که دست نوشت آن به شمارة ثبت ٣٥٠٩٨/٥ در کتابخانۀ ملی نگهداری میشود، در سال ١٢٠٨ق در تهران کتابت شده است . طومار مذکور از زوایای مختلف اهمیت دارد که ازجمله میتوان به برخی نکته های داستانی آن اشاره کرد. در مقالۀ حاضر برخی از ویژگیهای این طومار به ویژه نکته های داستانی تازة آن بررسی شده است .
Narrative scrolls are an important part of the folklore fiction that have not been properly addressed so far. Sometimes inside the scroll there are even some antique points and narrations that are not mentioned in Shahnameh and the heroic poems influenced by Shahnameh. In order to comprehend the epic and heroic texts more accurately, familiarizing with these narrations is an effective method. Therefore, collecting, preserving, scientifically proofreading and publishing these scrolls are fundamental. To this aim, the authors of this article have proofread the content of one of the ancient scrolls. The mentioned scroll which is kept in the National Library with the following registry number, 35098/5, was written in 1208 AH in Tehran. The scroll is important from different angles, including some of its narrative points. In this paper, some of the features of the aforementioned scroll, especially its new fictional points have been examined.
خلاصه ماشینی:
اين طومار که دست نوشت آن به شمارة ثبت ٣٥٠٩٨/٥ در کتابخانۀ ملي نگهداري ميشود، در سال ١٢٠٨ق در تهران کتابت شده است .
همان گونه که از چند دهه پيش به اين سو، نقال فقط به کسي گفته ميشد که داستان هاي شاهنامه را در ترکيب با منظومه هاي پهلواني نقل ميکرد، طومار نيز طي ساليان اخير صرفا در معناي شکل مکتوب همين داستان ها، به روايت نقالان ، به کار ميرود.
ازاين رو، گردآوري، نگهداري، تصحيح و انتشار اين طومارها موضوعي بسيار ضروري است که نه تنها بر پژوهش هاي داستان هاي ادب عامه و تاريخچۀ هنر داستان گزاري مؤثر خواهد بود، بلکه در پژوهش هاي شاهنامه شناسي و روشن کردن برخي مجهولات آن نيز تأثيرات معيني خواهد گذاشت .
اين طومار از زواياي مختلف واجد اهميت است ؛ ازجمله ميتوان به برخي نکته هاي داستاني آن اشاره کرد که در طومارهاي منتشرشده نيامده اند.
براي نمونه در داستان اژدهاکشي برزو در خوارزم اين دو بيت نيز آمده اند: که بيستو نيست گشته روان جهان دارد از وي سرشته روان چه بر کوه سودي تن سنگ رنگ به فرسنگ رفتي چکاچاک سنگ بيت نخست از منظومۀ پتياره و دومي از گرشاسب نامه است (هفت منظومه ، ١٣٩٤، ص .
در شاهنامه و ضمن داستان رستم و اسفنديار، بي آنکه سخني از کارکرد اين ترنج بيايد، به آن اشاره شده است : بيامد بر آن کرسي زر نشست پر از خشم بويا ترنجي به دست (فردوسي ، ١٣٨٦، ج .