چکیده:
حکیم نظامی گنجوی از اندیشه ورانی است که برای فعالیت های هنری و شعری خود سبک و ایده مشخصی دارد و به وضوح باورها و اعتقادات خود را در هر زمینه ای بیان می کند. در هیاهوی امروز مکاتب ادبی در مورد رسالت شعرو شاعر توجه به دیدگاه ادبایی مانند نظامی بسیار جذاب و راهنماست و افکار دقیق شاعری کلاسیک و صاحب ایده را، به عنوان یک ساختار فکری و فلسفی در کنار مکاتب ادبی متقدم و متاخر بیان می کند و جایگاه محتوای کلام و رسالت سخن و سخنور را در دوره ای خاص نشان می دهد. مسئله ما در این پژوهش استخراج و تدوین دیدگاه حکیم گنجه در خصوص رسالت شاعر، در چهارچوب فکری نظامی گنجوی و قلمرو زمانی و مکانی اوست. بررسی اشارات مستقیم و گاه غیر مستقیم شاعر از خلال آثارش در کل خمسه و دیوان ، به خوبی نشان داد که او برای گوهر آسمانی شعر و به ویژه صاحب این گوهر، رسالت عظیمی در نظر دارد که مانع از پوچ سرایی ، سبک زبانی و یاوه گویی شاعر می شود ومانع ستم سخنور بر سخن می گردد. او مهمترین رسالت های شاعر را امید بخشی ، شادی آفرینی، دین پروری ، معرفت ، آبرو داری از سخن، گسترش خردمندی ، پرورش دین و ستایش خداوندی می داند و به سبک و شیوه خود، اهمیت هریک را تبیین می کند.
Hakim Nezami Ganjavi is one of the thinkers who has a specific style and idea for his artistic and poetic activities. And clearly expresses his beliefs and convictions in any field. In today's hustle and bustle of literary schools about the mission of poetry, the poet pays close attention to a literary perspective such as Nezami. And expresses the precise thoughts of a classical and ideological poet, as an intellectual and philosophical structure alongside the early and late literary schools, and shows the position of the content of the word and the mission of the orator in a particular period. Our task in this research is to extract and compile Hakim Ganjeh's view on the poet's mission, within the intellectual framework of Ganjavi and his temporal and spatial realm. Examining the direct and sometimes indirect allusions of the poet through his works throughout Khamseh and Divan, showed well that he has a great mission for the heavenly essence of poetry, which prevents the poet from absurdity, linguistic style and nonsense. . He considers the most important missions of the poet to be hope, happiness, religiosity, knowledge, honor of speech, spreading wisdom, cultivating religion and praising God, and explains the importance of each in his own style and manner.
خلاصه ماشینی:
(اخروی،1399: 5) فرضیه قابل اثبات ما در این جست وجو این است که حکیم نظامی در حوزه های مختلف شعر و آفرینش ادبی از جمله مقوله مورد بحث ما؛ یعنی رسالت شاعر، دیدگاه مشخص و معینی دارد که به صورت پراکنده و درعین حال اجزایی از یک کل منسجم در آثار او مطرح شده است و با پی جویی و سامان دهی، چهره کلی آن بر ما نمایان خواهد شد که می تواند راهگشای محققین در بررسی آثار نظامی یا حتی هم عصران او باشد و البته نشان دهد که هرچند در ادبیات کهن فارسی، نظریه پردازی ادبی به صورت دانشی مستقل مرسوم نبوده است؛ اما شاعران توانمند فارسی گوی، به ویژه ارکان این هنر متعالی ، این ساختارها را به عنوان پیش فرض های آفرینش هنری خود در نظر داشته اند و لزومی در بیان مستقل آن ها ندیده اند هرچند که در مواجهه با آثار این بزرگان و هنگام نقد و تحلیل آن ها این معیارها همواره مورد نظر ناقدان و تحلیل گران ادبی بوده است.