چکیده:
آرتور میلر(۲۰۰۵ - ۱۹۱۵) یکی از نمایشنامه نویسان بزرگ آمریکایی است که آثارش بیشتر بازتابی از مسایل سیاسی اجتماعی زمان هاش است. نمایشنامه های میلر بازتاب چالش گفتمان های قدرت شکل گرفته در درام و نمایانگر نابرابری های اجتماعی است که ریشه در قدرت نابرابر موجود در ساختار جامعه دارد. این نمایشنامه تصویگر افرادی است که بقا را بر ارزش، خود را بر جامعه، واق عگرایی را بر کما لگرایی و وفاداری به خانواده را به مسئولیت در قبال جامعه ترجیح می دهند. همه پسران من یک تراژدی مدرن با درونمایه کهن فرزندکشی است. مه مترین ویژگی تراژد یهای نوظهور این است که با سلب الوهیت از خدایان اساطیری، انسان خردگرای مختار عصر حاضر را یگانه مسئول ناکامی و کامروایی خود معرفی می کند. جو کلر قهرمان تراژدی میلر، به جای آنکه مقهور مشیت ایزدان اساطیری باشد، قربانی جبر اجتماعی ناشی از بحرانهای اقتصادی دهه سی و چهل قرن بیستم در ایالات متحده آمریکا است. در این مقاله درمی یابیم که چگونه اعمال قدرت نظام سرمایه داری بر شخصیتهای نمایشنامه با کاربست روابط قدرتی که استیون لوکس مطرح نموده، صورت می پذیرد.
Arthur Miller (1915-2005) is one of the famous American playwrights whose most plays reflect political issues in his era. Arthur Miller’s plays reflect challenge of dramatically power discourses and show social inequality, which derivative in unequal power in society rules. This play represents people who prefer surviving to values, themselves to society, realism to idealism, being loyal to family to being responsible to the community. All My Sons is a modern tragedy with an archetypal theme of child murder. The most important feature of modern tragedies is that, they introduce autonomous rational human of the present age as the only responsible for his own failure and victory by depriving the mythical gods of deifying. Joe Keller, the hero of Miller’s tragedy, is the victim of social force caused by economic crisis of 1930’s and 1940’s in the United States, instead of being a failure of mythical gods providence. This article reveals that how using the power of the Capitalism system affects the play characters by components of power relations that Steven Lukes has mentioned.
خلاصه ماشینی:
تحلیل قدرت از دیدگاه استیون لوکس در جوامع سرمایهداری شاید در نگاه اول اصلاً چنین بهنظر نرسد که باورها، نگرشها، ارزشها و طرز فکر مردم ممکن است به نفع گروهی و به ضرر گروهی دیگر تمام شود، ولی تحلیل ذهنیت ما میتواند معنای سیاسی نیز داشته باشد و برای همین است که حکومتها به تغییر شیوه اندیشیدن مردم، اگر از محدوده خاصی خارج شود، واکنش نشان میدهند (مطلبزاده، ۱۳۹۶: ۲۲).
بورژوازی با تولید و ترویج فرهنگ «اگر سخت کار کنید، میتوانید به موقعیتهای بالا دست یابید» (ایجاد منافع ذهنی نظریه استیون لوکس) و یا به عبارتی دیگر به افراد در برابر کارسخت پاداش منصفانه داده میشود که همان فرهنگ پذیرش نابرابری است، خود را نظامی عادلانه و کارا جلوه میدهد و طبقه پایین جامعه را به عنوان طبقهای نیازمند به کار برابر طبقه کارگران قرار میدهد، زیرا هر قدر نیاز و فقر این طبقه بیشتر باشد، امکان عرضه کار برای سرمایهداران فراوانتر خواهد شد.
میلر در این نمایشنامه نشان داد که چگونه نظام سرمایهداری با تاکید بر موفقیت مالی (ایجاد منافع ذهنی مطابق با نظریه لوکس) که خود هدف رویای آمریکایی است سبب نفوذ نهاد اقتصاد در نهاد خانواده شده و عملکرد مناسب این نهاد را مختل میکند.
در نمایشنامه همه پسران من عمل ضد اخلاقی و ضد اجتماعی جو کلر در فروختن سرسیلندرهای معیوب به نیروی هوایی در طول جنگ، خود ناشی از پیروی از ارزش غلط و اشتباه موفقیت مالی ـ ایجاد منافع ذهنی صاحبان قدرت در نظریه استیون لوکس- است که به او تحمیل شده است.