چکیده:
از زبان نمادین به عنوان یک مکتب ادبی یاد میشود. این زبان در ادبیّات نهتنها برای فرار از واقعگرایی، بلکه به عنوان وسیلهای راهگشا برای دستیابی به واقعیّتهای هستی به کار گرفته شده است. از آنجا که نمادها بیانگر حالات روانی خاصّی از انسان هستند، با تأویل و تفسیر آنها در آثار ادبی، میتوان به جهانبینی شاعر و نویسندة اثر دست یافت. ساقینامة ظهوری ترشیزی و سعادتنامة نظامالدّین استرآبادی از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی در مورد آنها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آنها پنهان مانده است. این مقاله با هدف بررسی نمادهای حیوانی در دو اثر فوق مورد ارزیابی قرار گرفته و پس از استخراج و بررسی آنها در دو اثر مورد اشاره، این نتیجه به دست آمد که استرآبادی و ظهوری شناخت عمیق و دقیقی از انگارههای کهنالگویی بهخصوص انگارههای نمادین داشته و آنها را با استفاده از عنصرخیال در اشعار خود بهطور ویژهای بهکار بردهاند. همچنین به نظر میرسد، معانی بهکار رفته از نمادهای حیوانی در این دو اثر بسیار به هم نزدیک هستند. نتیجة مطرح شده بهروش کتابخانهای و به شیوة تحلیلی- توصیفی بیان شده است.
Symbolic language is considered as a type of literary school. This language in literature is not only used to escape realism, but it is also used as a facilitating means to achieve realities of the cosmos. Since symbols determine humans’ special mental states, they lead to recognize poets’ or authors’ ideologies through interpreting literary works. Saghinameh Zohoori Torshizi and Sadatnameh Nezamoddin Asterabadi are examples of works that are not yet studied upon sufficiently; thus, many of their valuable features are still unknown. This study intended to investigate animal symbolism in both of the aforementioned works. After studying and analysis, findings show that Astarabadi and Zohoori possessed a deep and precise knowledge of archetypes especially symbolic archetypes and had used them through elements of imagination in their poems in a special way. It seems meanings in these two works are very close to each other. The results are presented via library research and analytical- descriptive methodology.
خلاصه ماشینی:
پیش از این مؤلّفههای آب، باد، آتش و خاک در دو اثر موصوف مورد مطالعه قرار گرفته است، در این مقاله نیز به بررسی انگارههای نمادین حیوانی در آنها پرداخته و تلاش میشود با معرّفی آثاری چون سعادتنامه و ساقینامه که در حد نسخ خطی باقی ماندهاند، به معرّفی این آثار و اندیشة سرایندگان و روزگار آنها کمک نموده و برای علاقهمندان به مطالعات ادبی مفید واقع شود.
که طفلی آید از مادر درین عصر که عزّ سرمدی بر وی بود حصر شود دین مبین او مکرّم ضلالت را براندازد ز عالم ز عدل آهو به پای شیر بندد به قصد گرد نان شمشیر بندد شوندش در غلامی خلق مشعوف سعادت را نماید امر معروف (استرآبادی، 1391: 719) آهو که نمادی از فرزانگی است، در این ابیات استعاره از تمام کسانی است که در جستوجوی خرد و حقیقت هستند و شیر که مظهر بزرگی و عظمت است، استعاره از محمّد(ص) میباشد.
این دو نماد در این ابیات در کنار هم آورده شده است تا به سعادتی برسند که خلق از آن به شعف آید: شود فارغ آهو ز قید سرش کند عشق، فتراک صید سرش (ظهوریترشیزی، 1394: 97) در این بیت که خطاب به شاه سروده شده، آهو نمادی از جستوخیز و فرزانگی است: هوا ناف آهو ز کالای چین زمین چرخ اطلس ز دیبای چین (همان: 102) فضا معطّر از نافة آهو و زمین پوشیده از دیبا و حریر است.
اینکه تمام پادشاهان در برابر محمّد(ص) قالب تهی میکردند، نشانی از عظمت روحی پیامبر(ص) است: قضا را حمزه شیر بیشة دهر نهنگ خصمسوز لجة قهر (همان: 784) شیر نماد قدرت است و در این بیت بهعنوان صفتی برای بیان بزرگواری حضرت حمزه آورده شده است.
فیل: در سعادتنامه استفاده نشده و در ساقینامه نماد قدرت و موفقیّت است.