خلاصه ماشینی:
"ابیات قبلی کاملا نشاندهندهی این موضوع است که مولانا در دنبالهی ابیات قبلی موضوع سختگیری و تعصب را فقط به منظور نشان دادن این مطلب که انسانهای ناپخته و تکامل نیافته همانند میوههای کال،شاخههای درخت زندگی را سخت میچسبند، عنوان نموده نه این که بخواهد بگوید با سختگیری و تعصب مخالفم و انسان باید بهجای سختگیری خرد پیشه کند و آزاد و پخته و رها باشد.
مولوی نیز در مثنوی ضمن ارائهی سخت گرفتن میوههای خام درخت را با تمثیلی برای انسانهای خام و ناپخته که پایبند جهان خاکی هستند و غافل همچنین نتیجهی عالی میگیرد که«ایها الناس بدانید و آگاه باشید که سختگیری و تعصب داشتن از خامی ما انسانهاست»و بهراستی که درمیان انسانهای پخته و کاملا انسان،نه سختگیری وجود دارد و نه تعصب بیجا،جنگ هفتاد و دو ملت را رها کرده و همه جویای حق و حقیقت و طالب و مایل آن هستند و بس."