چکیده:
در یک نگاه کلی نظام راهبری شرکتی، شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی می شود که سمت و سوی حرکت و عملکرد شرکت ها را تعیین می کنند. به بیان دیگر، نظام راهبری شرکتی شامل همه ساز و کارها و قیودی است که این اطمینان را فراهم میکند که دارایی های شرکت به صورت کارا و در جهت منافع تامین کنندگان وجوه نقد مدیریت می شود و مانع استفاده نامناسب منابع توسط مدیران و دیگر گروه ها در شرکت می شود. استقرار یک نظام راهبری شرکتی موثر و کارا باعث می گردد منافع مدیران و مالکان در یک راستا قرار گیرد، عملکرد عملیاتی شرکت بهبود یابد و شرکت ها رشد و گسترش یابند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکت و ارزشیابی شرکت است. در راستای هدف پژوهش، پنج فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این پنج فرضیه با استفاده از روش حذف سامانمند، نمونهای متشکل از ۱۰۵ شرکت از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بین سالهای ۱۳۹۰ لغایت ۱۳۹۸ انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادها و آزمون فرضیه ها از مدلهای رگرسیون چند متغیره به روش دادهای ترکیبی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین اندازه هییت مدیره، درصد مالکیت سهامداران عمده، درصد مالکیت سهامداران نهادی، مدیران غیرموظف در هییت مدیره و ارزش شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین اهرم مالی و ارزش شرکت رابطه منفی و معنی داری وجود دارد.
In a general view, the corporate governance system includes legal, cultural and institutional
arrangements that determine the direction and movement of companies. In other words, the corporate
governance system includes all the mechanisms and constraints that ensure that the company's assets
are managed efficiently and in the interests of the suppliers of cash and prevent the improper use of
resources by Managers and other groups participate. Establishing an effective and efficient corporate
governance system causes the interests of managers and owners to be aligned, the company's
operational performance to be improved and companies to grow and expand. The purpose of this study
is to investigate the relationship between company governance mechanisms and company evaluation. In
line with the purpose of the research, five hypotheses were developed. To test these five hypotheses
using the systematic elimination method, a sample consisting of 105 companies was selected from the
companies listed on the Tehran Stock Exchange between 1390 and 1398. Multivariate regression
models using combined data method were used to analyze the data and test the hypotheses. The results
show that there is a positive and significant relationship between board size, major shareholder
ownership percentage, institutional shareholder ownership percentage, non-executive directors on the
board and company value. The results also showed that there is a significant negative relationship
between financial leverage and company value.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین اندازه هیئت مدیره، درصد مالکیت سهامداران عمده ، درصد مالکیت سهامداران نهادی، مدیران غیرمؤظف در هیئت مدیره و ارزش شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
یافته های پژوهش نشان می دهد که بین ویژگی های راهبری شرکتی و ارزش سهام در شرکت های صنایع مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
همچنین با توجه به ضریب متغیر درصد مالکیت سهامداران عمده که مثبت می باشد، نتیجـه مـی شـود بـین درصـد مالکیـت سهامداران عمده و ارزش شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، در نتیجه فرضیه دوم پژوهش پذیرفته می شود.
58 آزمون فرضیه سوم با توجه به جدول ١ و مقدار سطح معنی داری آماره t برای متغیر درصد مالکیت سهامداران نهادی که برابر ٠/٠١٣ می باشـد و کمتر از سطح خطای ٠/٠٥ است ، فرض صفر (فرض عدم وجود رابطـه بـین درصـد مالکیـت سـهامداران نهـادی و ارزش شرکت ) رد می شود و در نتیجه بـین درصـد مالکیـت سـهامداران نهـادی و ارزش شـرکت رابطـه معنـی داری وجـود دارد.
در فرضیه ی پنجم پژوهش حاضر بیان شد که بین مدیران غیرمؤظف در هیئت مدیره و ارزش شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
Influence of Corporate Governance, Leverage and Dividend Policy Towards Firm Value, Faculty of Economic and Business 1-113.
The Impact of Financial Performance, Financial Risk, Liquidity, and Corporate Governance on Corporate Value, Journal Of Management and Business Environment, 1(2): 154-177.