چکیده:
موءلفان پیشین، گاه در نخستین صفحات کتاب خود ـ معمولا در
مقدمه یا خطبه کتاب ـ اثر خویش را به یکی از بزرگان کشوری یا معنوی
تقدیم میکردند. این نوع کار را «اتحاف» میگفتند و اکنون به «تقدیمنامه»
شهرت یافته است. از آنجا که تقدیمنامهنویسی، وضعیت بسیار آشفتهای در
آثار دینی و حوزوی پیدا کرده است، نگارنده بر آن شد تا برای نخستین بار در
کشور، آیین نامهای را برای آن تهیه و منتشر سازد. از مهمترین نکات مطرح
در این مقاله، سخن درباره اهمیت این صفحه و ادبیات ویژه آن است. آوردن
نمونههایی از تقدیم نامههای موفق و جذاب، یکی از راههای آشناسازی
موءلفان با این بخش از تألیف کتاب است که در این مقاله بدان اهتمام شده
است. نکته درخور توجه درباره صفحه اهدا، اهمیت آن و نوع مواجهه سرد
و ناهنرمندانه موءلفان با آن است. بسیاری را گمان بر آن است که صفحه اهدا،
یک حیاط خلوت برای کتاب است و موءلف میتواند در آن بسیار آسان گیرد
و غیر فنی عمل کند؛ حال آنکه چنین نیست و شاید بتوان گفت از مهمترین
صفحات یک کتاب، همین صفحه ساده است؛ زیرا تقدیمیه میتواند
بسیاری از روحیات و تواناییهای موءلف را باز نمایاند.
خلاصه ماشینی:
"5 نیز میتوان در تقدیمنامه سخن از نکته یا حقیقتی گفت که کتاب در صدد پرداخت ن بدان یا یادآوری آن است؛ مانند تقدیم کتابی در موضوعات انسانی و اخلاقی، به عشق یا یکی دیگر از فضیلتهای روحیانسان؛ یا هدیهکردن تحقیقی که مرگ را موضوع خود کرده است، به زندگی و آنان که زندگی را قدر میشناسند و دوست میدارند.
نگارنده، کتاب ندبههای دلتنگی را که عریضههایی به محضر حضرت موعود است، با تقدیمیهای آغاز کرده است که شاید بتوان برای نکتهسنجی در اهدای کتاب، شاهد آورد: پیشکش به آنان که با آرزو زیستند و از درس انتظار یک جمعه غیبت نکردند11 یعنی اثر حاضر به کسانی تقدیم میشود که جمعهها در درس انتظار حضور میرسانند و حتی یک جمعه از این درس غیبت نکردهاند.
به یاد پدرم که حلاج را مدعی و کذاب میخواند12 تقدیم چنین کتابی به چنان شخصی، این درس بزرگ و نکته آموزنده را در دل خود دارد که اولا باید به باورها و اندیشههای دیگران احترام گذاشت و دیگر آنکه بسیاری از مخالفان حلاج در میان کسانی هستند که ما آنان را دوست داریم؛ زیرا تاریخنویسان و محققان ما تاکنون نتوانستهاند چنان چهره روشن و شفافی از حلاج بنمایانند که بتوان درباره او بهآسانی قضاوت کرد و همگان را بر یک رأی مستقر گرداند، و یا دستکم از دامنه اختلافات کاست.
وقتی چشم خواننده در نخستین اوراق کتاب به جمله یا جملاتی میافتد که در آن ادایحقی یا اظهار ارادتی است، درمییابد که نویسنده قصد دارد اثر خویش را تقدیم کسی کند که نام و یاد او را بر همه آنچه در کتابش گفته، مقدم کرده است."