چکیده:
ضربالمثلها بهعنوان یک نوع ادبی محاوره، همواره از آبشخورهای دین، فرهنگ، آداب و رسوم و باورهای فلسفی و کلامی یک جامعه مایه میگیرند و از طرفی دیگر باورهای عوام را آینگی میکنند. اگر چه باورهای کلامی در آراء نظری خواصّ اهل مدرسه متبلور میشود ولی از آنجایی که با اعتقادات دینی مردم کوچه و بازار ارتباط مستقیم دارد، در باورهای عوام مردم نمود مییابد. در این پژوهش که با هدف نشاندادن باورهای کلامی اشاعره در امثال فارسی صورت گرفته است، به توضیح و تحلیل مهمترین مؤلفههای کلامی اشاعره، نظیر عدم وجوب صلاح و اصلح بر حقتعالی، حکمت الهی، رزق و روزی (رازق بودن خداوند، روزی بودن حرام، رزق و روزی مقدّر، کسب روزی)، اجل و مرگ مقدّر، برهان تمانع، اعتقاد به حقّانیّت قیامت و لوازم آن (حق بودن بعثت مردگان، حق بودن سؤال، حق بودن نامۀ اعمال، حق بودن وزن و سنجش اعمال، حق بودن صراط،)، در امثال فارسی میپردازیم.
Proverbs as a kind of literary colloquy, originates from religion ,culture ,verbal and philosophic beliefs and conventions of a society . They show the popular beliefs .However ,theological beliefs represent in theoric opinions of followers of a school ,but because they have direct relations with religious beliefs of common people ,they represent in common people beliefs . In this study , whose purpose is representing the Ashaereh ' s verbal beliefs in Persian proverbs ,we explain and analyze the most important verbal components of Ashaereh in Persian proverbs ,such as it isn't essential that God does a good or better work for humans ,theology ,aliment (illegal aliment ,God who provides alimeny ,destined aliment ,earning aliment ,destined death ,a theorem which affirms there aren't two gods ,faith in legitimacy of judgment day, legitimacy of revival of dead people ,legitimacy of asking questions ,legitimacy of acts list ,legitimacy of acts evaluation ,legitimacy of salvage bridge in judgment day) .
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش براي نخستين بار و با هدف نشان دادن نفـوذ آراي کلامـي در باورهـاي عاميانه به انجام رسيده است که در آن ، مهم ترين مؤلفه هاي کلامي اشـاعره ١، نظيـر عـدم وجوب صلاح و اصلح بر حق تعالي ، حکمت الهي ، رزق و روزي (رازق بودن خداوند، روزي بودن حرام ، رزق و روزي مقدر و کسب روزي )، اجل و مرگ مقدر، برهان تمانع ، اعتقاد به حقانيت قيامت و لوازم آن (حق بودن بعثت مردگان ، حق بـودن سـؤال ، حـق بـودن نامـۀ اعمال ، حق بودن وزن و سنجش اعمال و حق بودن صراط )، از کتاب هاي کلامي ايشـان استخراج شد و در ادامـه بـه نمـود، بررسـي و تحليـل آن در سـطح کتـاب داسـتان نامـۀ بهمنياري ٢ پرداخته شده است .
قاضي باقلاني نيز هماهنگ با مسلک خويش ، در آزادي اراده و مشيت خداوند مي گويد: «بر خداوند مجاز است بدون عوض به کودکان نابالغ رنج و درد دهد، به ذبـح و الم وارد آوردن بر حيوانات فرمان دهـد، بنـدگان را بـه آنچـه در تـوان ايشـان نيست ، مکلف سازد و آنچه را خداوند بدان سبب بندگانش را مجازات مي کنـد، در آنان بيافريند و شگفت اين است که اين همه از جانب پروردگار، عـدل ، از افعـال پروردگار، ممکن ، و در حکمت خداوندي ، مستحسـن و پسـنديده اسـت » (همـان : .
تحليل نمونه : صلاح ما تو به مي داني از ما اين ضرب المثل معمولا در مواردي به کار مي رود که خداوند امري را از خوشي و ناخوشـي براي فرد مقدر کرده ، يا قرار است چيزي از خير و يا شرور به فـرد برسـد.