خلاصه ماشینی:
"این داستان بسیار مشهور است که کلئوپاترا خود را در پوشش ظریفی پیچید و در قالی گرانبهایی جای داد و گماشتهاش این تحفه را به رسم هدیه به نزد سزار برد.
اوکتاویانوس مغرب زمن را گرفت و آنتونیوس به انتخاب خویش مصر و یونان زمین را اختیار کرد پس از اینکه در مصر لنگر افکند،نامههایی برای کلئوپاترا فرستاد و او را به نزد خویش خوان.
و یک سال بعد به آرزوی خود رسید زیرا آنتونیوس پس از اینکه زنش اوکتاویا-خواهر اوکتاویانوس-را طلاق داد و ملکه را به ازدواج رسمی خود درآورد،اسکندریه را پایتخت امپراتوری اعلام کرد،و روم را زیر دست آن قرار داد.
او در وصیتنامهاش ایلات خاوری امپراتوری را برای پسر و دختری که ملکه از او زائیده بود به ارث گذاشت و علاوه بر آن فرمان داد که پس از مرگ،او را در کنار کلئوپاترا در اسکندریه به خاک بسپارند."