خلاصه ماشینی:
"چرا باید ماهی،ماه میهمانی خدا باشد که در آن از خورد و آشامیدن مرسوم و متداول خبری نیست؟چرا باید در این ماه از سال گرسنه و تشنه ماند؟اصلا برای چه باید اینهمه ریاضت کشید؟یادم میآید که سادهترین پاسخ به این پرسشهای کودکانه این بود که از حال گرسنگان و افراد بیبضاعت و فقیر غافل نمانیم و تا آنجا که میتوانیم و در حد توانمان است به آنها کمک کنیم.
شما توان خود را در برابر مصایب و سختیهای این جهانی سنجیدهاید،آیا ندیدهاید که اگر خاری بر تن یکی از شما رود یا بلغزد و بیفتد و خونین شود یا با ریگ تفته بسوزانندش چه حالی خواهید داشت؟پس چگونه است حال او،آنگاه که میان دو طبقه از آتش جای گرفته،همخوابهاش سنگ است و همنشین او شیطان؟آیا میدانید که چون مالک دوزخ بر آتش خشم گیرد،برخی از برخی دیگر را فرو کوبد و خرد کند؟و چون بر آن بانگ زند،از هیبت آن فریاد برآورد و میان درهای دوزخ برجهد؟ ای پیر سالخورده که ضعف پیریت از پای درآورده،چگونهای آنگاه که طوقهای آتش به استخوانهای گردنت بچسبد و غلها و زنجیرها گوشت ساعدانت را خورده باشند؟الله،الله."