چکیده:
مسئله و دغدغه اصلی در پژوهش حاضر بررسی رابطه علم و دین و یافتن پاسخ به این پرسش است که رابطه علم و دین چگونه است؟ آیا علم و دین در یک راستا و همگرا هستند؟ یا در یک راستا نبوده و نسبت بهم دیگر واگرایی و ناسازگاری دارند؟ این پژوهش باهدف پاسخ به مسئله فوق و با استفاده از منابع کتابخانهای و با روش تحلیلی- توصیفی، پیگیری و دنبال شده است. در نهایت به این نتایج دستیافته است که واژگان علم و دین دارای معانی گوناگون است که قلمرو و رابطه علم و دین طبق هرکدام از آن معانی متفاوت هست. بهعنوانمثال اگر مراد از علم؛ دانش و آگاهی بهطور مطلق و عام باشد در این صورت علم و دین از قلمرو مشترک برخوردار و بینشان نهتنها تعارض نیست که حتی سازگاری و توافق کلی وجود دارد و دین به تمام معنی طرفدار دانش و آگاهی بخشی به این معنی میباشد. اما اگر مراد از علم ساینس و تنها دانشهای تجربی باشد در این صورت رابطه دین و علم متفاوت خواهد بود و برابر تحقیق پیشرو: در این حالت، این نوع از علوم اگر صرفاً جنبه توصیفی و ابزاری داشته باشد میتوان گفت که این نوع از علم نه مورد طرد و نه هم مورد تائید صریح دین است؛ اما اگر علوم به معنی ساینس علاوه بر جنبه توصیفی از جنبهای دستوری و ارزشی هم برخوردار باشد در این صورت است که مبانی ارزشی و دینی بر آنها تأثیرگذار است و رابطه تأثیر و تأثر بین علم و دین وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
در مقابل این دیدگاه ، برخی دیگر معتقدند که تنها راه جبران عقب ماندگی های مسلمانان پذیرش علم جدید و تغییر جهان بینی دینی به جهان بینی علمی است (طباره ، بیتا: ٢٧٠) دیدگاه های متعادل تری نیز وجود دارند که راه های مختلفی را برای برقراری سازگاری بین اسلام و علوم جدید ارائه میکنند (گلشنی، نامه علم و دین ، شماره ،١٣٨١ و ١٣٨٢: ٣١ و ٣٩).
دین (religion) برای دین همانند علم ، معانی لغوی متعدد و تعاریف اصطلاحی زیادی برشمرده اند در میان لغت شناسان ، درباره کلمه دین که معادل واژه : religion در انگلیسی است ، اختلاف نظر فراوان وجود دارد، برخی کلمه دین را لغت عبری به معنی حساب و برخی دیگر لغت عربی به معنی عادت معنی کرده اند (مصباح یزدی، ١٣٩٢: ٨٠) عدة هم آن را از کلمه فارسی به معنی خصایص روحی، فرد، تشخص معنوی، قانون ، داروی، حق ، وجدان ، دیانت ، کیش و دین داری و مترادف با مفاهیم و کلماتی چون : حکم و قضا، شریعت و مذهب ، رسم و عادت و همبستگی می دانند (دهخدا، ١٣٧٧، ج ٢٤: ٥٧٢ و ٥٧٤، برهان ، ١٣٣٦ ش ، پیرامون کلمه دین ).
مکملیت متفکران زیادی درباره مکملیت سخن گفته اند و آورده اند: مکمل بودن یعنی اینکه رخنه های اطلاعاتی که در هرکدام از تبیین ها وجود دارد توسط دیگری پر شود و درعین حال همه تبیین ها در مورد یک چیز است مانند نقشه های مختلف یک بنا که از زاویه های متفاوت و درباره جنبه های مختلف آن بنا کشیده اند و باهم تصویری جامع از آن بنا ارائه میدهند (زینلی، ١٣٩٠: ٦٣) از میان متفکران مسلمان ، استاد علامه جعفری و استاد شهید مطهری را میتوان تا حدی طرفدار رویکرد مکملیت در بحث رابطه بین علم و دین دانست .