چکیده:
از روشهای شناخت ویژگیهای مدیریت در کشورهای مختلف انجام مطالعات تطبیقی است. مدیریت تطبیقی عبارت است از مقایسه نظامها و شیوههای مدیریت در سیستمهای اجتماعی مختلف که این مقایسه ممکن است بین دو یا چند جامعه و با یک جامعه در مقاطع مختلف زمانی انجام شود و طبعا اینگونه مقایسه ها به تعبیر مطالعه تطبیقی فقط یک مقایسه ساده نیست بلکه شامل ریشهها و علل تفاوتها و مخصوصا در برگیرنده شرایطی میشود که اینگونه تفاوتها را ایجاب کرده است. هدف مطالعه حاضر شناسایی و بررسی این علم در سازمانهای مختلف با روشی توصیفی است. نتایج این مطالعه نشان داد که در زمینه تطبیق مدیریت، لازم است، تلاش مدیران و مدرسان مدیریت واقعگرایانه و در جهت اعمال شیوههای متناسب با فرهنگ جامعه باشد تا بدون ایجاد تعارضهای شدید ارزشی، اقتصادی سالم با توان نسبی رقابت در بازارهای بینالمللی به وجود آید. همچنین با ایجاد زمینههای مساعد فرهنگی تمایل به کار گروهی و
دستهجمعی و علاقه به کار و بهرهوری را افزود، افراد جامعه و سازمانها را از فرهنگ تاکید بر منافع شخصی به تاکید به منابع جمعی و گروهی سوق داد و اگر قرار است از تجربه سایر کشورها استفاده شود لازم است، گزینشهای عقلایی متناسب با فرایندهای واقعی سیاسی اجتماعی و همراه با کوششهای ارادی به کار بست.
خلاصه ماشینی:
مدیریت تطبیقی عبارت است از مقایسه نظامها و شیوههای مدیریت در سیستمهای اجتماعی مختلف که این مقایسه ممکن است بین دو یا چند جامعه و با یک جامعه در مقاطع مختلف زمانی انجام شود و طبعاً اینگونه مقایسهها به تعبیر مطالعه تطبیقی فقط یک مقایسه ساده نیست بلکه شامل ریشهها و علل تفاوتها و مخصوصاً در برگیرنده شرایطی میشود که اینگونه تفاوتها را ایجاب کرده است.
واژگان کلیدی: مدیریت تطبیقی، فرهنگ، رقابت 1 - مقدمه یکی از روشهای شناخت ویژگیهای مدیریت در کشورهای مختلف انجام مطالعات تطبیقی است که به قول پارهای از صاحبنظران مانند اگوست کنت و امیل دور کیم، از روشهای اساسی شناخت در علوم اجتماعی بهحساب میآید و ریشهیابی تفاوتهای موجود در شیوههای مدیریت در جوامع مختلف، بهویژه در حوزه مدیریت منابع انسانی، میتواند مدیران و پژوهشگران دانش مدیریت را در انتخاب راه و شیوه متناسب و مؤثر برای جامعه خود، یاری کند (افشين منش، 1397).
نظری (1399)، در تحقیق خود با عنوان "مطالعه تطبیقی مدیریت آموزشی ایران و سوئد بر مبنای توسعه پایدار" نشان داد بهمنظور برنامهریزی و اصلاحات آموزشی، اغلب کشورهای پیشرو از مطالعات و پژوهشهای تطبیقی در زمینه آموزشوپرورش بهره گرفتهاند و از آن بهعنوان شرط لازم برای طراحی نظام آموزشی نوین خویش نام میبرند و بر لزوم و ضرورت اینگونه بررسیها پیش از اقدام به هرگونه اصلاحات آموزشی جامع برای رفع نیازمندیهای رو به رشد اقتصادی، فرهنگی و فنی خویش تأکید میورزند.