چکیده:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی در مقایسه با تحلیل رفتار متقابل بر تعارض زناشویی زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری همه افراد متاهل دارای اختلاف زناشویی شهر رشت در نیمه دوم سال 1397 بود که به مراکز مشاوره، شوراهای حل اختلاف و دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند که تعداد 40 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش طرحواره درمانی (15 نفر)، گروه آزمایش درمان تحلیل رفتار متقابل (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش طرحواره درمانی تحت مداخله بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش تحلیل رفتار متقابل تحت مداخله بسته درمانی استوارت (1395) به مدت دوازده جلسه یکساعتی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازههای مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که مداخله طرحواره درمانی و تحلیل رفتار متقابل بر تعارض زناشویی (23/125=F، 001/0=P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد بین دو گروه تحلیل رفتار متقابل و طرحواره درمانی تفاوت معناداری در اثربخشی کاهش تعارضات زناشویی وجود دارد (05/0=P)؛ بنابراین تحلیل رفتار متقابل تاثیر بیشتری بر کاهش تعارضات زناشویی شرکتکنندگان داشته است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پیشنهاد میشود برنامههای درمانی روانشناختی مانند درمان اثربخشی زوجدرمانی طرحواره محور و تحلیل رفتار متقابل توسط درمانگران آموزش دیده به صورت برنامههای هفتگی آموزش داده شوند تا زمینه ارتقاء سطح رضایت زناشویی زوجین مهیا شود.
Objective: The aim of this study was to compare the effectiveness of schema therapy and interaction behavior analysis on marital conflict between couples seeking divorce. Method: The present study was a quantitative study and in terms of research method, it was a quasi-experimental study with pretest-posttest and control group with 2-month follow-up. The statistical population of this study was all married people with marital disputes in Rasht in the second half of 1397 referred to welfare, dispute resolution councils, family courts and counseling centers that 40 people were selected by available and then randomly They were replaced in three groups of 15 people. In the first stage, by available (voluntary) method, after confirming and signing the consent form to participate in the research, it was randomly divided into 3 experimental schema therapy groups (n = 15), interaction behavior analysis experimental group (n = 15) and group Controls (15 people) were included. Then, two approaches of schema therapy and interaction behavior analysis were performed on two experimental groups at the rate of twelve one-hour sessions twice a week. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance. Results: The results showed that schema therapy intervention and interaction behavior analysis are effective on marital conflict (F = 125.23, P = 0.001) and this effect is stable in the follow-up phase. The results of Scheffe post hoc test showed that there is a significant difference between the two groups of interaction behavior analysis and schema therapy in reducing the effectiveness of marital conflict (p <0.05); Therefore, the analysis of interactional behavior had a greater effect on reducing the marital conflicts of the participants. Conclusion:
خلاصه ماشینی:
جامعه آماری همه افراد متأهل دارای اختلاف زناشویی شهر رشت در نیمه دوم سال 1397 بود که به مراکز مشاوره، شوراهای حل اختلاف و دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند که تعداد 40 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي در گروه آزمايش طرحواره درمانی (15 نفر)، گروه آزمايش درمان تحلیل رفتار متقابل (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) کاربندی شدند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پیشنهاد میشود برنامههای درمانی روانشناختی مانند درمان اثربخشی زوجدرمانی طرحواره محور و تحلیل رفتار متقابل توسط درمانگران آموزش دیده به صورت برنامههای هفتگی آموزش داده شوند تا زمینه ارتقاء سطح رضایت زناشویی زوجین مهیا شود.
بهطورکلی نتایج پژوهش بیانگر این است که آموزش رویکرد طرحواره درمانی باعث کاهش سرخوردگی زناشویی زنان شده است (تقی یار و همکاران، 1395)، گلی، هدایت، دهقان و حسینی (1395) نشان دادند که طرحواره درمانی هیجانی گروهی باعث کاهش معنادار پریشانی روانشناختی و دشواری تنظیم هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شد.
ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ برای کل آزمون در نمونه 92 نفری زن و مرد 69% به دست آمد؛ همچنین روایی و پایایی فرم تجدید نظر شده پرسشنامه تعارضات زناشویی در سال 1387 توسط ثنایی، براتی و بوستانی پور مورد بررسی قرار گرفت و بر روی 120 نفر، متشکل از 48 مرد و 72 زن که برای رفع تعارض زناشویی خود به مراکز مشاوره تهران مراجعه کرده بودند و نیز یک گروه گواه 150 نفری از زوجهای عادی شامل 68 مرد و 82 زن اجرا گردید.