چکیده:
در طول تاریخ مجازات اعدام یکی از سختترین کیفرهایی بوده است که کشورهای مختلف آن را در قانون کیفری
خود پیشبینی کرده بودند این مجازات به حذف همیشگی مجرم از جامعه منتهی میشود تا شاهد رفتار مجرمانه او در
جامعه نباشیم همانطور که بسیاری از مسائل کیفری در طول تاریخ متحول شدهاستء کیفر اعدام نیز همینگونه بوده است.
شکنجه و حذف مجرم رکن اصلی این مجازات بوده است. اما بتدریج با نزدیک شدن به قرون آخیر با مطرح شدن نظریات
جدید در قالب حقوق بشر از سوی دانشمندان و ظهور جنبشهای فلسفی» اجرای کیفر اعدام با مخالفتهای شدیدی روبرو
شد. مجازات اعدام اگرچه در آیین اسلام مورد قبول واقع شده است ولی با بررسی چگونگی اثبات آن و فلسفه اجرای آن»
فهمیده میشود اجرای مجازات مرحله آخر است و اصل بر پیشگیری از وقوع جرم میباشد و اثبات جرم مستوجب اعدام در
اسلام سخت است و در بسیاری از مواقع به مرحله اثبات نمیرسد. ممکن است در برههای اجرای حدود در سرزمینهای
اسلامی تعلیق شود که این امر در شرایط خاص با اجرای احکام ثانویه صورت میگیرد و آن زمانی است که جامعه اسلامی
تحت فشار غیر قابل تحمل از سوی به اصطلاح حقوق بشر غرب قرار بگیرد یا حفظ نظام تحت شرایطی این امر را ایجاب
کند. در این مقاله به دیدگاههای مختلف و استدلال مخالفان و موافقان اعدام پرداخته میشود
Throughout history, the death penalty has been one of the
most severe punishments that various countries have foreseen in
their criminal law. This punishment leads to the permanent removal
of the offender from society so that not to witness his
criminal behavior in society.
As many criminal cases have evolved throughout history, so
has the death penalty. Torture and removal of the offender have
been the key element of this punishment. Gradually, however,
with the advent of recent centuries with the introduction of new
theories in the form of human rights by scientists and the emergence
of philosophical movements, the execution of the death
penalty met with strong opposition.
Although the death penalty is accepted in Islam, but by examining
how it is proved and the philosophy of its execution, it is
understood that the execution of the punishment is the last step
and the main principle is to prevent crime and proving the crime
which is worth death penalty is difficult in Islam and in many
times, it can not be proved.
The implementation of punishment in Islamic countries may
be suspended for a period of time, which is done in special circumstances
by the implementation of secondary rulings, and
that is when the Islamic society is under unbearable pressure
from the so-called Western human rights or the maintenance of
the Islamic country requires this under certain conditions. This
article discusses the different views and arguments of opponents
and proponents of the death penalty.
خلاصه ماشینی:
مجازات اعدام و حقوق بشر مهدي مهدي زاده * چکيده در طول تاريخ مجازات اعدام يکي از سخت ترين کيفرهايي بوده است که کشورهاي مختلف آن را در قانون کيفري خود پيش بيني کرده بودند اين مجازات به حذف هميشگي مجرم از جامعه منتهي مي شود تا شاهد رفتار مجرمانه او در جامعه نباشيم همان طور که بسياري از مسائل کيفري در طول تاريخ متحول شده است ، کيفر اعدام نيز همينگونه بوده است .
ممکن است در برهه اي اجراي حدود در سرزمين هاي اسلامي تعليق شود که اين امر در شرايط خاص با اجراي احکام ثانويه صورت مي گيرد و آن زماني است که جامعه اسلامي تحت فشار غير قابل تحمل از سوي به اصطلاح حقوق بشر غرب قرار بگيرد يا حفظ نظام تحت شرايطي اين امر را ايجاب کند.
ما به عنوان جامعه اسلامي مصوبات حقوق بشري که به نفع جامعه باشد را قبول مي کنيم ، ولي نه در همه مسائل ، مخصوصا اين که جامعه غرب که ادعاي حقوق بشر دارد طي قرن هاي اخير ضد بشري ترين اعمال را نسبت به کشورهاي ضعيف روا داشته است و با استعمار خود کشورهاي مستعمره را مورد چپاول قرار داده است و از اين نظر مورد سوءظن هستند.
نتيجه : جامعه غرب طي ساليان اخير در نهايت توانست مجازات اعدام را لغو و غيرقانوني اعلام کند و براي مخالفت خودشان به دلايلي استناد کرده اند که عبارت است از: آثار شوم و احساسات بدي که از اعدام برجاي مي ماند، بيشتر مجرمان در بستر غيرمناسب و تحت تأثير عوامل اجتماعي مرتکب جرم ميشوند، اعدام باعث نقض حق حيات انسان مي شود و ديگر اين که قائل هستند اعدام غير بازدارنده است و ارعاب و ترسي را براي مجرم در پي ندارد.