چکیده:
مقدار، شرایط، موقعیت و حدود آسان گرفتن و مهلت دادن به کودکان از جمله مهمترین مباحث اثرگذار در فرزندپروری است. هدف این پژوهش تدوین مدل آسان گیری در فرزندپروی بر اساس منابع اسلامی است. برای رسیدن به این هدف حوزۀ معنایی آسانگیری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد. با استفاده از واژگان و اصطلاحات این حوزه متون دینی (قرآن و حدیث) جستجو و واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. با طبقهبندی و مرکزیسازی متون مشخص شده تحلیل گردید و مولفههای مفهومی استخراج و معین شد. مولفههای اصلی الگوی آسانگیری در متون اسلامی عبارت بودند از: امهال، رهاسازی، تناسب سنی و عقلانی در امر به آموزههای دینی، مانع نشدن از بازتابهای غیر ارادی بدنی، پذیرش کار کم، پرهیز از واداری به کار سخت، شفقت ورزی، سازگاری و مدارا، یاریگری و گذشت از خطا. تحلیل دادهها نسبت به مولفه های الگوی سهلگیری در فرزندپروی نشان داد کودک در هفت سال اول باید آزاد باشد تا به بازی بپردازد. تادیب کودک در هفت سال دوم، همواره باید با احترام و حفظ کرامت وی، بدون اجبار و توام با خطاپذیری و چشمپوشی از کاستیهای کودک باشد. آموزههای دینی نیز به صورت محدود در سنین خاصی به کودک آموزش داده شود و سپس او را رها کرد تا رسیدن به سنین بالاتر. در تعامل با کودک، در عین توجه و محبت کافی و نظارت مسئولانه؛ اصل مسامحت، رحمت و شفقتورزی باید مورد توجه قرار گیرد.
The amount, conditions, situation and limits of easy taking and giving to children are among the most important influential issues in parenting.
The purpose of this study is to develop a model of facilitation in parenting based on Islamic sources. To achieve this goal, the semantic domain of facilitation was extracted based on dictionaries and religious texts.
Using the words and terms of this field, religious texts (Quran and Hadith) were searched and units of analysis related to the subject were identified.
By classifying and centralizing the identified texts were analyzed and conceptual components were extracted and determined.
The main components of the pattern of facilitation in Islamic texts were:
Procrastination, emancipation, age and rationality in religious teachings, not hindering involuntary bodily reflections, accepting less work, avoiding hard work, compassion, tolerance, help and forgiveness.
Analysis of the data on the components of the child-rearing pattern showed that the child should be free to play for the first seven years.
The discipline of the child in the second seven years should always be with respect and preservation of his dignity, without coercion and with error and ignoring the shortcomings of the child. Religious teachings should also be taught to the child in a limited way at certain ages and then left to him until he reaches older ages.
In interaction with the child, with sufficient attention and love and responsible supervision; The principle of carelessness, mercy and compassion must be considered.
خلاصه ماشینی:
مقوله رها کردن کودک برای بازی در هفت سال اول و نحوه استخراج آن از متون اسلامی {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بر اساس جدول 3، رها گذاشتن کودک، در چند مؤلفه خلاصه میشود که تحلیل محتوای آنها بدین شرح است: یُؤمَرُ الصَّبِیُّ بِالصَّلاةِ إذا عَقَلَ، وبِالصَّومِ إِذا أطاقَ.
مقوله رها کردن کودک بعد از آموزش و امر به تکالیف دینی تا سن هفتسالگی و نحوه استخراج آن از متون اسلامی {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بر اساس جدول 4، ذیل مقوله رها کردن کودک در زمینه آموزههای دینی، یک مؤلفه از متون اسلامی استخراج شده که تحلیل محتوای آن بدین شرح است: _ رها گذاشتن کودک در سنین خاص: گروهی از روایات به والدین توصیه میکنند که از سن سهسالگی بهصورت خیلی محدود، برخی از مفاهیم دینی را به کودکان خود بیاموزند؛ سپس کودک را تا سن سه سال و هفت ماه و بیست روز رها کنند؛ سپس مفهومی دیگر به کودک بیاموزند.
مقوله رها کردن کودک بعد از آموزش و امر به تکالیف دینی از سن هشتسالگی به بعد و نحوه استخراج آن از متون اسلامی {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بر اساس جدول 5، برای کودکان هشت سال به بالا، ذیل مقوله رها گذاشتن کودک در آموزش و الإمام الباقر و الإمام الصادق؟عهما؟: إذا بَلَغَ الغُلامُ ثَلاثَ سِنینَ، یُقالُ لَهُ: قُل لا إلهَ إلَّا اللَّه سَبْعَ مَرّاتٍ.