چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین صورت گرفته است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که برای بررسی مدل تعدیلی از معادلات رگرسیونی استفاده گردید. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پسر و دختر پایههای چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر یزد و والدین آنها میباشند که در مدارس دولتی و غیر دولتی مشغول به تحصیل بودند. 380 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب گردیدند. به منظور سنجش متغیرها از مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD)، مقیاس خودپنداره کودکان پیرز و هریس (CSCS) و پرسشنامه نگرش مذهبی (RS) برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. تحلیل همبستگی و رگرسیون برای تحلیل نتایج مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سه متغیر خودپنداره کودکان، نگرش مذهبی والدین و عملکرد خانواده همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مجموع متغیرهای عملکرد خانواده، نگرش مذهبی والدین و اثر تعاملی آنها 30 درصد تغییرات خودپنداره کودکان را پیشبینی میکنند. نگرش مذهبی والدین در رابطه بین عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان نقش تعدیلکنندگی دارد و اثر تعاملی عملکرد خانواده با نگرش مذهبی والدین در خودپنداره کودکان معنادار میباشد. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر دلالت بر نقش عملکرد خانواده و نگرش مذهبی والدین در کیفیت خودپنداره کودکان داشته و نگرش مذهبی، عملکرد خانواده را در جهت افزایش خودپنداره کودکان تقویت (تعدیل مثبت) میکند.
The purpose of this study was to investigate the relationship between family function and children’s self-concept with regard to parents’ religious attitude. The method of this study was descriptive-correlational and regression equations were used to investigate the moderating model. The statistical population includes all male and female students of fourth, fifth and sixth grades of Yazd city and their parents who are educated in public and non-public schools. The statistical population of the study was 37000 people. Using Morgan table, 380 people were selected by stratified random sampling. To measure the variables, the Family Functioning Assessment (FAD) scale, the Pierce and Harris Child Self-Concept Scale (CSCS), and the Religious Attitude Questionnaire (RS) were used to collect data. Correlation analysis and regression were used to analyze the results. The results showed that parents ‘religious attitude had a moderating role on the relationship between family function and children’s self-concept and the interaction effect of family function with parents’ religious attitude on children’s self-concept was significant. Also, the sum of family performance variables, parents’ religious attitudes and their interactive effects predict 30% of children’s self-concept changes. The results also indicated that the correlation matrix and simple and paired variables were significant and each of the variables of family functioning and parents’ religious attitude alone could significantly predict children’s self-concept. In general, the results of the present study imply the role of family functioning and parents’ religious attitudes on the quality of children’s self-concept and reinforce (positive moderate) the family’s religious attitude toward enhancing children’s self-concept.
خلاصه ماشینی:
رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین The relationship between family performance and children’s self-concept according to parents’ religious attitudes ✍سعیدزارع بنادکوکی/ کارشناسی ارشد مؤسسه اخلاق تربیت، قم، ایران.
چکیده پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین صورت گرفته است.
نتایج نشان داد که بین سه متغیر خودپنداره کودکان، نگرش مذهبی والدین و عملکرد خانواده همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.
کلیدواژهها: عملکرد خانواده، نگرش مذهبی، خودپنداره، نقش تعدیل کننده Abstract The purpose of this study was to investigate the relationship between family function and children’s self-concept with regard to parents’ religious attitude.
با توجه به نگرش مذهبی والدین چه رابطهای وجود دارد؟ آیا متغیر نگرش مذهبی اثر تعدیلکنندگی در رابطه بین عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان دارد؟ روش روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که برای بررسی مدل تعدیلی از معادلات رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید.
بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که بین عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
اگر چه پژوهش به بررسی نقش نگرش مذهبی والدین و خودپنداره کودکان نپرداخته است با این حال یافتههای پژوهش طرفی و همکاران (1396) نشان میدهد که نگرش مذهبی و عملکرد خانواده مناسب منجر به کاهش رفتارهای بزهکارانه کودکان میشود.
نهایتا نتایج بررسی مدل تعدیلی نشان میدهد که عملکرد خانواده با داشتن نگرش مذهبی والدین نقش مثبتی بر خودپنداره کودکان دارد.
Abbotts JE, Williams RG, Sweeting HN, West PB(2004), Is going to church good or bad for you?