چکیده:
در هزاره جدید، مقوله امنیت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان امنیت ملی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه ای همچون ایران، مورد توجه قرار گرفته است. نگارنده تحقیق حاضر بر این فرض تاکید دارد که امنیت ملی برخلاف دیدگاه واقع گرایانه سنتی، صرفاً به معنای امنیت نظامی آن هم در سطح خارجی نیست و سطح داخلی آن در تأمین امنیت میتواند به اندازه سطح خارجیاش مهم باشد چرا که مطالعه کشورهای در حال توسعه بیانگر آن است که بیشترین تهدید امنیت ملی این کشورها ناشی از مسائل داخلی، از جمله مسائل اجتماعی و سیاسی آن ها است و ناامنی و تهدیدات اجتماعی داخلی، تقریباً موضوعی رایج در مطالعات امنیتی این کشورها محسوب میشود. نوشتار حاضر تلاش دارد با بهره گیری از دانش آینده پژوهی و به شیوه توصیفی - تحلیلی و با هدف شناخت مقوم ها و چالش های امنیت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران این مهم را بازکاوی نماید.
خلاصه ماشینی:
نگارنده تحقيق حاضر بـر ايـن فـرض تاکيـد دارد کـه امنيت ملي برخلاف ديدگاه واقع گرايانه سنتي، صرفا به معناي امنيت نظامي آن هم در سطح خـارجي نيسـت و سطح داخلي آن در تأمين امنيت ميتواند به اندازه سطح خارجياش مهم باشد چرا که مطالعـه کشـورهاي در حال توسعه بيانگر آن است که بيشترين تهديد امنيت ملي اين کشورها ناشي از مسـائل داخلـي، از جملـه مسائل اجتماعي و سياسي آن هـا اسـت و نـاامني و تهديـدات اجتمـاعي داخلـي، تقريبـا موضـوعي رايـج در مطالعات امنيتي اين کشورها محسوب ميشود.
در واقع اين پديده از اصليترين و اساسيترين کار ويژه هاي نهاد اجتماعي حکومت يا همان دولت مي باشد؛ که مردم حق خود را در مورد دفاع از حريم عمومي و خصوصي، حفظ جامعه به نهاد اجتماعي حکومت تفويض مي کنند، که اين مساله بر اساس ديدگاه نخبه گرايي بيانگر نقش بارز نهاد اجتماعي حاکميت در تأمين امنيت در سطح جامعه بر عهده حکومت مي باشد.
تحقيق حاضر تلاش دارد با بهره گيري از مطالعات آينده پژوهي اين مهم را از زواياي همچون عوامل ايجادکننده امنيت اجتماعي، عوامل مقوم امنيت اجتماعي، پيامدهاي امنيت اجتماعي، پيامدهاي ناامني اجتماعي و آسيب هاي ناشي از فقدان امنيت اجتماعي در جمهوري اسلامي ايران بررسي نمايد.
«امنيت » پيش از آنکه مقوله اي قابل تعريف باشد پديده اي ادراکي و احساسي است يعني اين اطمينان بايد در ذهن توده مردم ، دولتمردان و تصميم گيران به وجود آيد که براي ادامه زندگي بدون دغدغه امنيت لازم وجود دارد [يا نه ](کاظمي، ١٣٧٢، :١١٧).