چکیده:
اصل دخالت دولت به عنوان مظهر قدرت عمومی در حریم خصوصی افراد از مباحث چالش برانگیز حقوق شهروندی است. وظیفه اولیه دولت، حفظ حریم خصوصی افراد از تعرض دیگران است اما دولت گاهی خودش مجبور میشود وارد این حریم بشود.با اینکه اصل ورود دولت تحت شرایطی پذیرفته شده اما حدود دخالت آن همواره چالش برانگیز بوده است.در مقاله حاضر پس از بررسی سیر تحول رابطه سیاست و اخلاق به مبانی حقوقی دخالت دولت در حریم خصوصی افراد خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
در حقوق شهروندی همواره این بحث اساسی مطرح است که آیا دولت به عنوان مظهر قدرت عمومی حق مداخله و ورود به حریم خصوصی افراد را دارد یا نه؟ و اگر چنین حقی دارد حدود آن چقدر است؟ یکی از ابعاد حقوق شهروندی،آزادیهای افراد در جامعه بویژه در حریم خصوصی و مصون ماندن آنها از تجاوز دیگران است، از این رو افراد جامعه، قدرت خود را طی انتخابات به نهاد عمومی دولت واگذار میکنند و دولت با در دست گرفتن قدرت استادیار، گروه الهیات و علوم اسلامی، دانشگاه پیام نور، ایران(jafarzadehyusof@yahoo.
در مقاله حاضر پس از بیان رابطه سیاست و اخلاق در طول تاریخ، به تبیین نسبت دولت و جامعه و عرصه نمایندگی دولت، بعد شکل متناسب دولت برای حفظ آزادیهای فردی،بعد معایب چهره اخلاقی دولت در مقام اجرا و مبانی حقوقی دخالت دولت در حریم خصوصی افراد خواهیم پرداخت.
دولت صرفا باید در حوزه شکلی و حقوقی حرف اول را بزند اما در حوزه ماهوی اگر نظری هم داشته باشد باید نظر خود را تعلیق کند و حداکثر به صورت سوال مطرح کند؛ زیرا اگر دولت در حوزه ماهوی حرف اول را بزند چون قدرت عمومی پشت آن قرار میگیرد در این صورت هیچ کس توان اظهار نظر در مقابل آن نخواهد داشت و در نتیجه آزادیهای فردی مخدوش میشود و ضمن آنکه افراد جامعه از رشد اراده خود باز میمانند آفتهای اخلاقی نظیر ریا و نفاق به شدت در ساختارهای سیاسی و اداری رشد میکنند.