چکیده:
بر اساس آموزه قرآن کریم، فلسفه خلقت آدمیان و جنیان، بندگی خداوند است و اساساً پرستش حق، یکى از امور فطرى بشر است؛ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ؛ و جنّ و اِنس را نیافریدم، مگر برای آنکه مرا پرستش کنند.» به همین جهت، قدیمىترین و زیباترین آثار ساختمانىِ تاریخ، مربوط به معبدها و مسجدهاست. همچنین، احساسات عمیق انسان، میل به بىنهایت، عشق به کمال و علاقه به بقاست و رابطه با خداوند و پرستش او، تأمینکننده این تمایلات فطرى است. نماز و عبادت، رابطه انسان با سرچشمه کمالات، اُنس با محبوب واقعى است. بنابراین، پرستش، گذشته از فلسفه خلقت، ریشه عمیق فطرى در وجود آدمی دارد.
حال این سؤال مطرح است که چرا عدهای از مردم، از این فلسفه خلقت و ندای فطرت خویش غافل شده، توفیق عبادت و بندگی از آنها گرفته میشود؟ در این باره، جای بحث بسیار است؛ اما ضمن دو مقاله پیش رو، میکوشیم که عوامل سلب توفیق بندگی را در دعای نورانی ابوحمزه ثمالی بهاختصار تبیین نماییم.
خلاصه ماشینی:
حال این سؤال مطرح است که چرا عدهای از مردم، از این فلسفه خلقت و ندای فطرت خویش غافل شده، توفیق عبادت و بندگی از آنها گرفته میشود؟ در این باره، جای بحث بسیار است؛ اما ضمن دو مقاله پیش رو، میکوشیم که عوامل سلب توفیق بندگی را در دعای نورانی ابوحمزه ثمالی بهاختصار تبیین نماییم.
عوامل و زمینهها حالا باید دید که عواملی که موجب سلب توفیق عبودیت میشود، چیست؟ و این موضوع، در دعای نورانی ابوحمزه ثمالی چگونه مطرح شده است؟ 1.
کسالت، هم به دین و هم به دنیای انسان ضرر میزند؛ امام سجاد علیه السلام به خداوند عرض میکند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَ الْفَشَلِ؛ 2 خدایا!
» گفتنی است که در فراز یادشده از دعای ابوحمزه، یکی از چیزهایی که امام سجاد علیه السلام از آن به خداوند پناه جسته، غم و اندوه بیجاست.
4. غفلت و قساوت یکی از چیزهای که امام سجاد علیه السلام از آن به خدا پناه برده و نقش مهمی در سلب توفیق انسان از بندگی خداوند دارد، پدیده غفلت و قساوت است.
باید دانست که عبادت، آنگاه در تهذیب روح و تزکیه جان مؤثر است که عبادتکننده به معانیاش عارف و معتقد باشد و آنها را در ذهن خود حاضر کند؛ اما اگر در حال عبادت از محتوا و معنای آن غافل باشد، دیگر راهی برای تزکیه او نیست.
7. ناسپاسی یکی دیگر از عوامل سلب توفیق بندگی که در دعای ابوحمزه ثمالی به آن اشاره شده، ناسپاسی و کفران نعمت است.