چکیده:
این مقاله، بر تبیین و اثبات تاویل عرضی در عرفان متمرکز است و از سه نوع تبیین استدلالی، روایی و تنظیری بهره گرفته است. تاویل عرضی، به معنای بازگرداندن معنای کلام الهی، به همه وجوه معنایی است که به عنوان مراد جدی خداوند، در عرض یکدیگر قرار دارند. دو استدلال عقلی، یکی از راه علم ازلی و پیشین خداوند، به همه فهمهای مختلف از کلام الهی و دیگری، از طریق حقیقت معنای الفاظ، در صورت زدودن پیرایهها و انصرافهای مزاحم، برای اثبات این نوع تاویل ارایه میشود. در بخش روایی، سه مورد از تاویلهای عرضی در روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفت . روشن شد که فهم معانی مختلف از یک آیه یا کلمه از قرآن کریم، مورد قبول روایات بوده و به اجراء گذاشته شده است. در تبیین تنظیری، به مباحثی چون «قرینه حکمت و اطلاق»، «استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا» و «ایهام»، در دانشهای دیگر استشهاد و روشن گردید که اراده معانی مختلف از یک کلام، بهنحوی مورد پذیرش است. در پایان، به برخی از مهمترین اشکالات تاویل عرضی پرداختهایم. نتیجه این مباحث، بدل شدن تاویل عرضی، از یک مبنای ذوقی و غیرعلمی، به یک نظریه روشی قابل فهم و علمی است.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاکه غايت مقصود از لفظ و سخن گفتن، چيزي است که مراد جدي متکلم است، در مواردي تأويل اصطلاحي در شريعت را به «برگرداندن لفظ از معناي ظاهر آن»، به معنايي دانستهاند که آن معنا ظاهر نيست و لفظ، آن را برميتابد و بهنحوي، روشن شده است که اين معناي خلاف ظاهر، مراد جدي متکلم است (جرجاني، بيتا، ص22).
نقد اين بيان از چنين است که در صورت صحت قيد وحدت براي وضع، ديگر استعمال لفظ در بيشتر از يک معنا، در مواردي که اشتراک لفظي وجود دارد و با دو يا چند کاربرد، معاني مختلفي افاده ميشود، ممکن نخواهد بود.
به عبارت ديگر، گوينده تلاش ميکند با استفاده از ظرفيتي که در لفظ و معاني آن وجود دارد، دو معنا يا بيشتر را در ذهن مخاطب برانگيزد از اين ميان، يک معنا، که معناي دورتر است، مراد جدي و مقصود نهايي او است.
3. گترهاي بودنِ فهم و پاسخ آن شايد مهمترين اشکال در زمينه تأويل عرضي، گترهاي و بيحساب بودنِ برداشت از آيات قرآن کريم در تأويل عرضي است؛ به عبارت ديگر، ممکن است از بيان اين مطلب که «ادراک هر مدرِکي نسبت به کلام الهي از قبل مورد علم خداوند بوده و اراده گشته است»، چنين برداشت شود که هر فردي، اختيار دارد که هر طور تمايل داشت آيات را بفهمد و حتي قرائتهاي بيربط و دور از آيات نيز در اين نظريه مورد قبول واقع ميشود.
تأويل عرضي، به معناي بازگرداندن معناي کلام الهي، به همة وجوه معنايياي است که در عرض يکديگر (نه در طول هم) قرار دارند و اينکه همه اين معاني همعرض، مراد جدي (مقصود واقعي) خداوند هستند.