خلاصه ماشینی:
"بر اثر فکر در شماره آینده داستان عبرتآور زندگی ما شاء الله خان کاشی را که به تحریر خودش و توسط یکی از منشیانش به رشته تحریر درآمده درج خواهیم کرد و از خوانندگان ارجمند و محققان دانشمند توقع و انتظار داریم که هر آینه اسناد و مدارکی در این زمینه یا موارد مشابه آن دارند برای درج در مجله وحید بفرستند و به روشن شدن این وقایع کمک کنند.
دختر کوچک سلطان عبد الله را که شخص دیگر میخواستند عقد نمایند و این سلطان ابو الحسن دست ارادت به شاه را جوی که از اولیای دولت آنزمان معدود میشد داده بود او را مرشد و پیشوای خود میدانست.
در کتب چنان مسطور است که از تأثیر نفس همان مرشد از قضا عقد دختر مزبور را با سلطان ابو الحسن بستند و بر سریر سلطنت قرار گرفت."