چکیده:
مشهور است که ابن سینا برای اثبات وجود واجبالوجود سه برهانِ علیت، حرکت و وجوب و امکان را اقامه کرده است. با اندک تأملی روشن میشود که هیچکدام از براهین مزبور، برهان ابتکاری ابن سینا نیستند و این سه برهان در آثار ارسطو، کندی و فارابی بهوضوح مطرح شدهاند؛ لذا برهان ابتکاری ابن سینا در اثبات وجود واجبالوجود، برهانی است که لازمۀ نظام فلسفی اوست؛ یعنی برهان مبتنی بر تحلیل عقلی «وجود»، که میتوان آن را «برهان سینوی» یا «برهان ابن سینایی» نامید. ابن سینا با تحلیل عقلیِ وجود، بهمثابۀ حقیقت معقول، وجود واجب و صفات و افعال واجب را اثبات میکند. حال آنکه در براهین سهگانۀ یادشده با پیشفرض وجود ممکن، به اثبات واجب پرداخته میشود. در این مقاله با استدلالها و شواهدی نشان میدهیم که برهان اصلی و ابتکاری ابن سینا بر نظریۀ او دربارۀ وجود مبتنی است. وجود در اندیشۀ ابن سینا حقیقتی متافیزیکی و پیشینی است. تأمل در نظریۀ ابن سینا دربارۀ وجود، روشن میکند که برهان وی از جنس برهان وجودی آنسلم و دکارت نیست و در معرض انتقادات کانت قرار نمیگیرد. با این مبنا، ابن سینا اولین ارائهدهندۀ برهان وجودی است که ضمن تقدم بر فلاسفهای چون آنسلم، تفاوت بارزی نیز با آنها دارد.
It is known that Ibn Sina Has mentioned three arguments to prove the necessary of existent, that is the argument from causality, from movement, and the argument from necessity and possibility. With a little reflection, it becomes clear that none of these arguments are Ibn Sina's innovative demonstration and are clearly stated in the works of Aristotle, Kindi and Farabi. What is Ibn Sina's original demonstration in proving the necessity of existence is the argument that is requisite for his philosophical system, that is, the demonstration based on the rational analysis of "existence" which can be called the Ibn Sinai demonstration. Ibn Sina, by rational analysis of existence as rational truth, proves the being of necessary existent and divine attributes and actions. Whereas in the above three proofs, with the presumption of possible existence, God is proved. In this article, we show with arguments and the evidences that Ibn Sina's main and innovative argument is based on his theory about existence. Existence in Ibn Sina's thought is a metaphysical and a priori truth. contemplating on Ibn Sina's theory about existence makes it clear that his argument is not of Anselm and Descartes' argument and is not subject to Kant's criticism. On this basis, Ibn Sina is the first to present an existential argument that, while preceding philosophers such as Anselm, is also significantly different from them.
خلاصه ماشینی:
با اندک تأملي روشن ميشود که هيچ کدام از براهين مزبور، برهان ابتکاري ابن سينا نيستند و اين سه برهان در آثار ارسطو، کندي و فارابي به وضوح مطرح شده اند؛ لذا برهان ابتکاري ابن سينا در اثبات وجود واجب الوجود، برهاني است که لازمۀ نظام فلسفي اوست ؛ يعني برهان مبتني بر تحليل عقلي «وجود»، که ميتوان آن را «برهان سينوي» يا «برهان ابن سينايي » ناميد.
در اين مقاله تلاش ميشود با تکيه بر تحليل محتواي آثار ابن سينا، به ويژه نوع نگاه وي به وجود، به عنوان مفهوم پيشيني، برهان مبتني بر تحليل عقلي و فلسفي وجود، به عنوان برهان ابتکاري ابن سينا در اثبات وجود خداوند و متمايز از ساير براهين ، به ويژه برهان وجوب و امکان، مطرح و ابن سينا پيشتاز برهان وجودي معرفي شود؛ البته برخي از فيلسوفان، از جمله پالمر، معتقد است برهان وجودي آنسلم تنها برهان پيشيني در اثبات وجود خداست و از آن حيث که بدون مراجعه به ً شواهد تجربي و صرفا مبتني بر تحليل مفهوم خدا، وجود خدا را اثبات ميکند، منحصربه فرد است ؛ يعني صرف مفهوم خدا بر اين دلالت ميکند که خدا وجود دارد؛ همانطور که صرف مفهوم مثلث بر شکل سه ضلعي با ۱٨۰ درجه دلالت ميکند.
تفاوت در محتوا همانطورکه قبلا هم گفتيم ، ابن سينا در تقرير برهان مبتني بر تحليل فلسفي وجود به عنوان حقيقت متافيزيکي، به هيچ حد وسطي نياز ندارد، ولي در برهان وجوب و امکان، امکان حد وسط و واسطه در اثبات است .
a third version of the onto1ogica1 argument in the ibn simian“ ،1979()Morewedge، parviz in Islamic philosophical theology،a1bany، state university of new york ،metaphysics” press.