چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تدریس مبتنی بر زیباییشناسی بر نگرش نسبت به مدرسه دانش آموزان انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی؛ کمی و از نظر تکنیک تحلیلی؛ نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه پنجم مدارس شهرستان ساوجبلاغ در سال تحصیلی 96-97 بودند. روش نمونهگیری از نوع تصادفی بود و دانش آموزان انتخاب شده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. حجم نمونه با استفاده از جدول کوهن (١٩٨٦) با در نظر گرفتن 50/0 = α، تعیین گردید و تعداد افراد نمونه در هر گروه برابر با 14 نفر و در مجموع 28 نفر انتخاب شد. درس مطالعات اجتماعی در گروه آزمایش با روش تدریس زیبایی شناسانه و در گروه کنترل با روش تدریس متداول در مدارس، مورد آموزش قرار گرفت. جهت سنجش نگرش نسبت به مدرسه، از پرسشنامه نگرش نسبت به مدرسه (SAAS-R) مک کوچ (2003) با پایایی 97/0 = α استفاده گردید و روایی آن را با محاسبهی همبستگی هر گویه با نمرهی کل بین 54/0 تا64/0 به دست آمد. نتیجه تحلیل نشان داد پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، اثر عامل بین آزمودنیها بر متغیر وابسته نگرش کلی نسبت به مدرسه، نگرش به معلم و کلاس، انگیزش / خودنظم دهی، نگرش به مدرسه، ادراک خود تحصیلی و ارزشگذاری هدفها معنیدار است و باعث تفاوت بین نگرش به مدرسه و مولفههای پنجگانه آن در دو گروه کنترل و آزمایش میشود. یافته تحقیق حاضر ضرورت توجه به تدریس زیبایی شناسانه و اثرات مثبت آن در مدارس را آشکار نمود.
خلاصه ماشینی:
این یافته با دیدگاه جان دیویی (به نقل از پورحسینی و همکاران، 1393) مبنی بر مفید و ضروری بودن کاربست رویکرد زیبایی شناسی در ارائه دروس؛ با یافتهی قدیمی (1392) مبنی بر اینکه تدریس میتواند بهعنوان نوعی هنر تلقی شود و کار و فعالیت مناسب در هنرها دارای نتایج و پیامدهای شناختی است که این امر دانشآموزان را متناسب با نیازها و تقاضای قرن بیست و یک آماده میسازد، با یافتهی صاحبدادی (1391) که در پژوهش بنیادی خود نقش زیباییشناسی را در تربیت هنری دوره ابتدایی نشان داد؛ با یافتهی رزی (1389) که نشان داد دانش آموزانی که با شیوه ارزشیابی توصیفی مورد ارزیابی قرار میگیرند نگرش مطلوبتری نسبت به مدرسه دارند؛ با یافتهی رضایی (1383) که در بررسی رویکردهای مختلف به تربیت زیباییشناسی روشن ساخت که برودی با مرجح دانستن رویکرد ادراکی به تربیت زیباییشناسی و متمایز دانستن ادراک زیباییشناسی از انواع دیگر ادراک، قائل به آن است که تربیت زیباییشناسی بر اساس رویکرد ادراکی؛ یکی از ارکان آموزش عمومی به شمار میرود؛ با یافته تحقیق ریرسون (2007، به نقل از تمنایی فر و همکاران، 1389) مبنی بر اینکه محیط کلاسی که در آن آموزش هنر جریان دارد، محیطی است که دانش آموزان از یادگیری لذت میبرند؛ با یافتهی روزنسکی (2005) مبنی بر اینکه افعال نوعدوستانه و ایثارگونه در افرادی که مراتب بالای زیباشناختی را در عرصههای هنری و اجتماعی طی نمودهاند نمود بیشتری پیدا میکند و با یافتهی کَتِرال (2002) مبنی بر اینکه دانشآموزانی که درس هنر در برنامه درسی آنها با دیگر دروس تلفیقشده است از انگیزه تحصیلی بالاتری برخوردارند و نگرش مثبت نسبت به هنر موجب انتقال نگرش مثبت به مدرسه میشود؛ همخوان و همسو است.