خلاصه ماشینی:
"در اطراف حرم زبان رسمی فارسی است.
مغازهدارها اکثرا فارسی میدانند و مردم نیازی به زبان عربی احساس نمیکنند.
بهطور کلی عراق کشور عقب نگهداشته شدهای است و مردم فقیری دارد.
میشود گفت زندگی مردم کربلا با حضور زائران ایرانی میگذرد.
مردم صبحانه هم کباب میخورند، اما میشود از دستفروشها سرشیر و پنیر خانگی هم خرید.
بازار نوحهها و سینهزنیهای عربی و فارسی داغ است، نوارهای مرحوم کافی هم پرطرفدار است.
کمی از حرم که دور شویم سیدیهای کارتون کودکان، نمایشهای طنز تلویزیونی و صحنهای و سیدیهای شو و رقص و موسیقی از خوانندگانی عربی هم کنار روضهها و سخنرانیها عرضه شده است.
در کربلا زن بیحجاب نمیبینیم اما بر خلاف مکه و مدینه زنها کاملا در زندگی اجتماعی حضور دارند.
در طول روز چند بار صدای تیراندازی به گوش میرسد، اما زندگی عادی مردم جریان دارد.
حرمین شبها تعطیل است و کمی پیش از اذان صبح برای ادای نماز شب باز میشود."