چکیده:
هدف مقاله حاضر، تبیین جایگاه تضاد و تفاوت میان شرکتکنندگان در گفتوگو بر اساس نگرش وجودی صدرالمتألهین است. برای این منظور، از روش استنتاجی استفاده شد و آرای ملاصدرا در خصوص هستی، انسان و معرفت مورد بازخوانی قرار گرفت و جایگاه تضاد و نقش محوری آن در تربیت گفتوگویی تبیین شد. دیدگاههای رایج نیز که بر گفتوگو در فرایند تعلیموتربیت تمرکز کرده بودند، مورد نقد و بررسی قرار گرفتند و مشخص شد دیدگاههای مذکور، تضاد و تفاوت را محدود پنداشته و بهاینعلت، درک و توصیف آنها از تربیت مبتنی بر گفتوگو با کاستیهایی مواجه است. سپس نقش وجود شناسانه تضاد و تفاوت در نگرش صدرایی بررسی شد و تبیینی متمایز از تربیت مبتنی بر گفتوگو ارائه گردید که متفاوت با دیدگاههای رایج است. در ادامه دستورالعملهایی برای گفتوگومحور ساختن جریان تربیت به دستاندرکاران تعلیموتربیت پیشنهاد و بر این نکته تأکید شد که تربیت گفتوگویی، زمانی در مسیر حقیقی و اصیل خود قرار میگیرد که تضادها و تفاوتها بین طرفین گفتوگو رسمیت یابد و این امر، مستلزم مواجههای وجودگرایانه با انواع تفاوتها و تضادها است.
The purpose of this paper is to explain the concepts of contradiction and difference in the development of dialogic education with emphasis on Mulla Sadra's existensial views. The deductive method was used. In this regard, Sadra's views on human existence and knowledge were reviewed and the conflict and its central role in dialogic education were explained. Common perspectives that focused on dialogue in the education process were also reviewed. It was found that these views were defective Because they have limited the realm of contradiction and difference for this reason of their understanding and description of dialogue-based education has shortcomings. Then, the ontological role of conflict and difference in Sadra's attitudes was examined and a distinct explanation of dialogue-based education different from common views was presented. Further instructions for dialogue-oriented education were offered to instruct staff and it was emphasized that dialogue training is on its true and original path when the contradictions and differences between the parties of the dialogue are recognized and this requires a confrontation. It is existential with all kinds of differences and contradictions.
خلاصه ماشینی:
بر همين مبنا، سؤال اصلي پژوهش نيز بدين قرار است که با تکيـه بـر مبـاني فلسـفي صدرايي، با توجه به نقش و جايگاه تضادها وتفاوت ها چه تبييني (چيستي، چرايـي و چگـونگي) از تربيت گفت وگويي ميتوان ارائه داد؟ براي پاسخ به سؤالات پژوهش ، ابتدا ذيـل مبـاني نظـري بـه برخي از نظريات تربيت گفت وگومحور به همراه بنيادهـاي فلسـفي و چگـونگي نگـرش بـه وجـود تضاد و تفاوت به عنوان اهم ديدگاه هاي رايج در ايـن خصـوص پرداختـه مـيشـود؛ سـپس از ميـان مباحـث گسـترده فلسـفه صـدرايي، کليتـي دربـاره اصـالت و تشـکيک وجـود، ارائـه و در حــوزه هستيشناسي به تفسيري وجود شناختي از تضاد و تفاوت در لايه هاي مختلف هستي و نقـش آن در عالم ؛ در حوزه انسان شناسي، موضوع فرديت و لزوم توجه به حضور ديگـري ــ فـردي متفـاوت بـا خود ـ براي تحقق فرديت و در حوزه معرفت شناسي، به معرفت تشکيکي و ضرورت ملاحظه وجود تضاد و تفاوت در درک امور اشاره ميشود.
پس ازآن نيز پيشينه پژوهش و روش شناسـي بحـث در دستور کار قرار مي گيرد و درنهايت ، تبييني فلسفي از تربيت گفت وگـويي ارائـه مـيگـردد کـه بـه رسميت شناختن تضاد و تفاوت و وجودي دانستن آن ها کمک ميکند که مهم ترين وجه متمايز بـا ديدگاه هاي رايج است و درک وسيع تري نسبت به نقش تضادها و تفاوت ها در جريان تربيت دارد؛ ازاين رو به نظر ميرسد ازلحاظ نظري، تبييني اقنـاع کننـده از چيسـتي، چرايـي و چگـونگي جريـان تربيت مبتني بر گفت وگو ارائه مي نمايد که ازلحاظ عملي نيز وضوح و کارآمدي بيشتري نسبت به ديدگاه هاي رايج براي دست اندرکاران تربيت به همراه دارد.