چکیده:
یکی از پدیدههایی که در دهه اخیر، مورد استقبال فراوانی قرارگرفته، پدیدهی هوش هیجانی است. دلیل این امر توانایی بالای هوش هیجانی در حل بهتر مسائل و کاستن از میزان تعارضات بین دریافتهای فکری و احساسی است. هوش هیجانی، توانایی اداره مطلوب خلقوخوی، وضع روانی، کنترل تکانهها و عاملی است که هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف، در شخص انگیزه و امید ایجاد میکند. پژوهش حاضر بهمنظور تبیین پدیده چگونگی رشد هوش هیجانی بر اساس تجربه زیسته دینی گروهی از اساتید دانشگاه بهمنظور ایجاد یک چارچوب مفهومی از نسبت دیانت با رشد هوش هیجانی انجام شد که با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکتکنندهها ده نفر از اعضای هیئتعلمی رشتههای معارف اسلامی، الهیات و فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شهید باهنر شهر کرمان بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. تحلیل و بررسی دادههای حاصل از تجربه زیسته اساتید از نسبت دیانت (تربیت دینی) با رشد هوش هیجانی نشان داد که دیانت از سه طریق به اساتید کمک کرده است که مهارتهای هوش هیجانی در آنها ایجاد و پرورش یابد: 1. برخورداری از یک جهانبینی و دیدگاه فلسفی ویژه برگرفته از دین 2. عمل به آموزهها و دستورالعملهای خاص دین 3. تجلی معنویت در شخصیت افراد (در متن مقاله، چگونگی نسبت این سه مضمون اصلی با مؤلفههای رشد هوش هیجانی، توصیف و تبیین شدهاند).
One of the phenomena that has been widely welcomed in the last decade is the phenomenon of emotional intelligence. This is due to the high ability of emotional intelligence to better solve problems and reduce the amount of conflict between intellectual and emotional perceptions. Emotional intelligence is the ability to properly manage mood, mental state, control impulses, and the factor that motivates and gives hope when a person fails to achieve a goal. .The present study was conducted to explain the phenomenon of how emotional intelligence develops based on the lived religious experience of a group of university professors in order to create a conceptual framework of the relationship between religion and emotional intelligence development which was done with a qualitative approach using phenomenological method. Participants were ten members of the faculty of Islamic studies, theology and philosophy of education of Shahid Bahonar University of Kerman who were selected by purposive sampling. The data collection tool was a semi-structured interview. Analyzing data from the experience of professors' experience of the role of religious education on the development of emotional intelligence showed that religion has helped them to develop emotional-social learning in three ways:1. worldview and philosophical view of religion 2. Acting on specific religious teachings and guidelines 3. Manifesting the spirituality of individuals. In the text, these three main themes are described and explained with the components of the development of emotional intelligence.
خلاصه ماشینی:
هوش هيجاني عامل مهمـي در تعيين موفقيت هاي زندگي و سلامت رواني است ، زيرا بر توانايي افراد براي مقابله ي مؤثر بـا فشـارها و تضادهاي محيطي تأثير ميگذارد (سالاري پور و همکاران ، ١٣٩٦)؛ بنابراين ، با توجه بـه ايـن کـه انسان يک موجود اجتماعي است و نيرويي که انسان را به زنـدگي جمعـي فرامـيخوانـد و همـان اهداف و انگيزه هايي که پذيرش زندگي را براي وي تسهيل مينمايد، آدمي را به برنامـه ريـزي و شکل دادن به روابط بين اعضاي جامعه دعوت ميکند تا نيل به آن اهداف ممکن گـردد و نهايتـا هوش هيجاني بالا ميتواند کيفيت عمومي زندگي و موفقيت هـاي شخصـي و اجتمـاعي افـراد را ارتقاء دهد.
براي رسيدن به اين هدف ، پرسـش اساسي زير، موردبررسي قرار گرفت : دين و آموزه هاي آن چگونه به شما کمک کرده است تـا بـه مهارت خودآگاهي، عزت نفس در زندگي، شادماني و نشاط ، مهارت ارتبـاط بـين فـردي مطلـوب ، سازگاري با موقعيت هاي تنش زا و تحمل فشار رواني برسيد؟ ادبيات نظري هوش هيجاني شامل آميزه اي از ويژگيهاي متعدد اسـت کـه عبـارت انـد از: ١- خودآگـاهي: يعني اطلاع ازآنچه در هرلحظه احسـاس مـيکنـيم و اسـتفاده از ايـن اولويـت هـاي فـردي باهـدف راهنمـايي جسـتن از آن هـا در تصـميم گيـري و ارزيـابي واقـع بينانـه توانـائيهـاي خـود و احسـاس خودباوري آگاهانه .
نسبت بينش فلسفي برخاسته از دين با رشد مؤلفه عزت نفس از هوش هيجـاني: تحليـل و بررسـي تجربه زيسته افراد موردپژوهش حکايت از آن دارد که اعتقاد به مقام خليفه خدا بودن و اعتقـاد بـه اين که انسان اشرف مخلوقات است ، انتخاب عبوديت به عنوان هدف زندگي و کسب رضايت خـدا و نيت خود را از غير خدا پاک کردن ، از باورها و نگرش هايي است که باعث عزت آدمي ميشود.