چکیده:
هدف پژوهش حاضر کندوکاو لایههای ذهنی مخاطبان زیستنامههای شهدا بوده است و این امر با توجه به اهمیت الگوپذیری از شهدا، زنده نگاهداشتن نام و یاد آنها و نقش خاص آن بزرگمردان در پیشبرد اهداف تربیتی، ضرورتی آشکار است. در این پژوهش کاربردی، زیستنامۀ سه شهید انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و مدافع حرم، با روش نمونهگیریِ کیفی«با حداکثر تنوع»، در بین دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد توزیع گردید و پس از انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته، در خصوص کتاب مطالعه شده، تجزیهوتحلیل دادهها به روش کدگذاری استراوس و کوربین، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، انجام شد. در طی این پژوهش که با روش پدیدارشناسی صورت پذیرفت، 486 مفهوم کشف گردید که بر اساس معنا، ماهیت، ارتباط و تناسب مفهومی، در قالب 32 مقوله جای گرفت. نتایج نهایی نیز، تحت عنوان هشت مضمون بینشی نگرشی، اعتقادی اخلاقی، فرهنگی اجتماعی و فنی ساختاری، در دو محور ربایشی و رانشی، طبقهبندی شد. این عوامل ربایشی و رانشی، عمدتاً ناظر به محتوای زیستنامهها و کیفیت عملکرد و پردازش نویسندگان، راویان و سایر دستاندرکاران بوده است. همچنین تحلیلی از رویشهای (آموزههای تربیتی) این زیستنامهها نیز، در سه بُعد شناختی، عاطفی و عملی، ارائه گردید. نتایج پژوهش صورت گرفته، حاکی از آن است که مطالعه زیستنامههای یادشده، درمجموع، در اکثر مخاطبان، نوعی ربایش نسبت به این زیستنامهها و نیز آرمانهای شهدا ایجاد نموده و در برخی از آنان نیز، موجب تصمیمگیری قاطع و انجام کنشهای متناسب با آرمانهای تربیتی یادشده، گردیده است؛ اما در لایههای ذهنیِ درصد کمتری از مخاطبان، نوعی رانش نسبت به مطالعه زیستنامهها، ایجاد شده است و این امر بهویژه در مورد زیستنامههایی که، ازلحاظ فنون ساختاری و نگارشی داستاننویسی و خاطرهنویسی قوی نبودند؛ حساسیت لازم را در کیفیت و کمیت محتواها نداشتند و یا سعی غیرمنطقی در قهرمان سازی داشتند، مشهود است.
هدفت هذه الدراسه الی استکشاف الطبقات الذهنیه لمخاطبی کتب سیر الشهداء ، وهذه ضروره واضحه بالنظر
الی اهمیه الاقتداء الی الشهداء ، واحیاء اسمايهم وذکریاتهم ، ودور ذلک الفتیه العظماء فی ارتقاء الاهداف التربویه. فی
هذا البحث العملی وزعت کتب السیر لثلاثه شهداء من الثوره الاسلامیه والحرب التحمیلی والمدافع عن الحرم بین طلاب
الجامعیه فی المرحله الاجازه فی جامعه الفردوسی فی المشهد من خلال طریقه اخذ العینات الکیفیه "باقصی حد من
التنوع" وبعد اجراء مقابلات شبه منظمه. فیما یتعلق بالکتاب مقروء ، تم اجراء تحلیل البیانات بطریقه ترمیز الاستراوس
و الکوربین عبر ثلاث مراحل من الترمیز المفتوح والترمیز المحوری والترمیز الانتخابی. خلال هذا البحث الذی تم
اجراوه بطریقه معرفه الظواهر ، تم اکتشاف 486 مفهوما و تم تصنیفها الی 32 فيه بناء علی اساس المعنی والماهیه
والعلاقه والملاءمه المفهومیه. و تم تصنیف النتايج النهايیه تحت ثمانیه مضامین : البصیرتیه و النظریه ، الاعتقادی
الاخلاقی ، الثقافیه الاجتماعیه والتخصصیه البنايیه ، فی محورین: الاختطافی والانجرافی. ترتبط هذه العوامل الاختطافیه
والانجرافیه بشکل اساسی بمحتوی کتب السیر و کیفیه العمل و معالجه الکتاب والرواه و اصحاب الاعمال الاخری. کما
تم تقدیم تحلیل للازدهارات )التعالیم التربویه( لهذه الکتب السیر فی ثلاثه ابعاد: معرفیه وعاطفیه وعملیه. تشیر نتايج
البحث الی ان دراسه کتب السیر المذکوره فی المجموع لدی اکثر المخاطبین خلقت نوعا من الخطف بالنسبه الی هذه
الکتب السیر الذاتیه و امال الشهداء العالیه، وفی بعضهم ، تسببت الی قرارات حاسمه و افعال متلايمه مع الاهداف
السامیه التربویه المذکوره ؛ ولکن فی الطبقات الذهنیه لقسم قلیل من المخاطبین ، تکون نوع من الانجراف بالنسبه الی
قرايه کتب السیر. و هذا الامر مشهود جدا ، خاصتا فی کتب السیر التی غیر قوی من حیث الفنون الهیکلیه والکتابیه
لسرد القصص والمذکرات و انهم لم تکن لدیهم الحساسیه اللازمه فی الجوده و کمیه المحتوی او انهم قاموا بمحاوله غیر
عقلانیه لصنع بطل.
The aim of the present study was to explore the mental layers of the readers of the biographies of the martyrs, and this the case is obvious necessary, considering the importance of patternability from the martyrs, keeping alive their names and memories and the special role of those great men in advancing educational goals. In this applied research, by distributing the biographies of the three martyrs of the Islamic Revolution, the imposed war and the defender of the shrine, were distributed among undergraduate students of Ferdowsi University of Mashhad by qualitative sampling method "with maximum diversity" and after conducting semi-structured interviews, about was read the book, data analysis was performed by Strauss and Corbin coding method in three stages of open coding, axial coding and selective coding. During this research , which was carried out by phenomenological method , 486 concepts were discovered, which were placed in 32 categories based on meaning, nature, communication and conceptual appropriateness. The final results were classified under the eight themes Themes of insight-attitudes, ethics-Religious, Socio-cultural and structural-technical, insight into two axes of attractional and repulsional. These attractional, repulsional factors have been mainly related to the content of biographies and the quality of performance and processing of writers, narrators and other stakeholders. An analysis of the growth of these biographies was also presented in three dimensions: cognitive, emotional and practical. The results of the research indicate that the study of the mentioned biographies, in general, in most readers, has created a kind of attraction towards these biographies and also the aspirations of the martyrs, and in some of them, it has led to decisive Intentions and actions in accordance with the mentioned educational ideals. But fewer people, in the minds of the readers, there is a kind of repulsion towards the study of biographies. But in the mental layers, a smaller percentage of the audience is a kind of drift than reading biographies. And this is especially true of biographies that were not strong in terms of the structural and writing techniques of storytelling and memoir writing; It is obvious that they did not have the necessary sensitivity in the quality and quantity of the content or they made an irrational attempt to make a hero.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش صورت گرفته ، حـاکي از آن است که مطالعه زيست نامه هاي يادشده ، درمجموع ، در اکثر مخاطبان ، نوعي ربايش نسبت به اين زيسـت نامـه هـا و نيز آرمان هاي شهدا ايجاد نموده و در برخي از آنان نيز، موجب تصميم گيري قاطع و انجام کنش هـاي متناسـب بـا آرمان هاي تربيتي يادشده ، گرديده است ؛ اما در لايه هاي ذهني درصد کمتري از مخاطبان ، نـوعي رانـش نسـبت بـه مطالعه زيست نامه ها، ايجاد شده است و اين امر به ويژه در مورد زيست نامه هـايي کـه ، ازلحـاظ فنـون سـاختاري و نگارشي داستان نويسي و خاطره نويسي قوي نبودند؛ حساسيت لازم را در کيفيت و کميـت محتواهـا نداشـتند و يـا سعي غيرمنطقي در قهرمان سازي داشتند، مشهود است .
بـا معرفـي شـهدا بـه عنـوان الگوهاي عيني و اثربخش ، براي رشد و تعالي جامعه ، ميتوان به شناخت و حفظ هويت ديني و ملي همه افراد جامعه ، به خصوص قشر جوان ، کمک نمود تا بـه صـورت آگاهانـه ، از اقبـال بـه نمادهـاي غيربومي يا ضد فرهنگي بپرهيزند (محمديان و صادقي، ١٣٩٧: ٣٠٦)؛ اما ضمن اذعان به اينکه الگـو گيري از شهيدان ، سرمايه اجتمـاعي بسـيار بزرگـي اسـت (سـعيدي رضـواني و سـنايي پـور، ١٣٨٩: ١٩٩)، اين نکته قابل ذکر است که ، انتخاب الگو، بر اساس افکار، احساسات ، عواطف و ارزش هـاي حاکم بر انسان شکل ميگيرد (اميرکانيان ؛ مهرام و سعيدي رضواني ، ١٣٩٦: ١٨٨) و تفاوت نگـرش قشرهاي مختلف اجتماع به يک پديده اجتماعي، تأثير بسـياري در ميـزان تأثيرپـذيري از آن پديـده خواهد داشت .