خلاصه ماشینی:
"آنهایی که قهرمانی در صحنهء اجتماع را،خاص سرآمدان نمیانگارند و معتقدند،در این ژرفای بینهایت، مهم شرکت کردن در صحنه و نه فتح قلههاست،معیارهای مادی را ابزاری برای تکامل روح غنی انسانیت میدانند و دلبستگی به آن را قاتل جان و وجود میشمرند.
همچون سایر صحنههای تعلیم و تربیت،مربیان ورزشی فخرآفرینانی بودهاند و خواهند بود که همهء ارزش رقابت و فتح میدانهای بینالمللی و ملی را،در سپاسگزاری از آن خدمتگزاری میدانند که بام تا شام،کمر همت بسته است تا رقابتکنندگان،در میدان ورزش احساس کمبود نکنند همچنین بودهاند چنین مربیانی که در لحظه وداع از صحنه رقابت ورزشی،به این خادمان غبطه خوردهاند.
فلسفه کار آنها،به ودیعه نهادن جریانی در وجود دیگران بوده است که باعث میشد،آنها به زندگی علاقهمند شوند و انگیزه داشته باشند.
مشی و منش اینان،در شیوهء سادهء زندگی آنها متجلی بوده است که یکی از آنها،فلسفه خود را هفت نکتهای میداند که پدرش برایش به جا گذاشته است و پایان این مقاله،ذکر آن هفت نکته است: 1."