چکیده:
سعادت از مسائل چندتباری است: که در علوم متعدد درباره آن از حیثیات مختلف بحث میشود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است. مراد از سعادت قصوی در این پژوهش بالاترین مرحله سعادت از دیدگاه فخر رازی است. او در آثار متعدد خویش به ویژه در مجلدات مختلف و نفیس "التفسیرالکبیر " از ملاکهای متعددی برای دستیابی به سعادت معنوی سخن گفته است که اهم آنها عبارتاند از: ترک امور ناشایست و انجام امور بایسته، فنای محض از هستی خویش، حصول صفات چهارگانه (ایمان، هجرت، جهاد با مال و نفس)، حصول محبت خدا، معرفت ذات، صفات و افعال الهی، شناخت حق لذاته، خیر و عمل به خیر، معرفت به درجه عالی جلال و اکرام الهی، تجلی جلال الهی برای بنده، استغراق در معرفت الهی، معرفت نسبت به ربوبیت و عبودیت به نحواتم، استغراق در عبودیت و عبادت الهی و اعراض از غیر خدا. فخر در این ملاکهای قطعا از متفکران بزرگ سلف خویش در سنت اسلامی مثل فارابی، مسکوییه و ابنسینا متاثر بوده است اما تاثیرش از غزالی بیشتر از متفکران دیگر بوده است.
Happiness is a multifaceted issue which is discussed in various sciences from
different perspectives. The research method in this article is descriptiveanalytical.
The purpose of this study is to investigate the ultimate happiness as
the highest stage of happiness from the perspective of Fakhreddin Razi. In his
various works, and in particular in Al-Tafsir al-Kabir, he has spoken of various
criteria for achieving spiritual happiness, the most important of which are
abandoning evil deeds and doing necessary things, pure annihilation of one's
being, attaining the four attributes of faith, migration, jihad with wealth and soul,
attaining God's love, gaining knowledge of the essence, divine attributes and
deeds, knowing the right acts such as goodness and good deeds, gaining
knowledge of the highest degree of divine glory and honor, manifestation of
divine glory for the servant, immersion in divine knowledge, immersion in
worship of God and turning away from those other than God. Fakhreddin has
certainly been influenced by the great thinkers of his time in the Islamic tradition
such as al-Farabi, al-Muskawiyyah, and Ibn Sina. However, he has been more
influenced by al-Ghazali than other thinkers.
خلاصه ماشینی:
او در آثار متعدد خویش به ویژه در مجلدات مختلف و نفیس "التفسیرالکبیر " از ملاکهای متعددی برای دستیابی به سعادت معنوی سخن گفته است که اهم آنها عبارتاند از: ترک امور ناشایست و انجام امور بایسته، فنای محض از هستی خویش، حصول صفات چهارگانه (ایمان، هجرت، جهاد با مال و نفس)، حصول محبت خدا، معرفت ذات، صفات و افعال الهی، شناخت حق لذاته، خیر و عمل به خیر، معرفت به درجهی عالی جلال و اکرام الهی، تجلی جلال الهی برای بنده، استغراق در معرفت الهی، معرفت نسبت به ربوبیت و عبودیت به نحو کامل، استغراق در عبودیت و عبادت الهی و اعراض از غیر خدا.
3 حصول صفات چهارگانه (ایمان، هجرت، جهاد با مال و نفس) فخر در برخی مواضع دیگر تفسیر گرانسنگ «الکبیر» با تأثر از آیهی مبارکه «الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله اولئک هم الفائزون» (التوبه / 20) تحقق برترین رتبهی سعادت و کمال را به حصول صفات چهارگانه معرفی منوط میکند و آن را چنین تبیین میکند: خداوند در آیهی نوزدهم سورهی التوبه، به صورت رمزی و نمادین، ایمان و جهاد را بر سقایه و ساختن مسجدالحرام ترجیح داد و در آیهی بیستم بدین امر تصریح کرد و فرمود: کسی که به صفات چهارگانه – ایمان، مهاجرت، جهاد با مال و نفس – متصف باشد، واجد بزرگترین درجه کمال در نزد حضرت حق است، بدین جهت رتبهی او از کسی که به صفت سقایت و عمارت مسجدالحرام متصف است، فزونتر است.