خلاصه ماشینی:
"اینکه تشکیلات حجتیه چند عضو گرفته،چگونه عضو گرفته،چه سالی گرفته،یک مساله است و این که وقتی با دین عوامانه برخورد میکند،جاذبه زیادی دارد و نیروی بسیار جذب میکند و به آنها امکان ورود در اندیشهها و مسائل دینی میدهد، مساله دیگر.
یعنی نیرو را میگرفتند،با تبلیغ یک دین عامیانه او را به بنبستهای دینی و فکری میرساندند و آخرین حرفشان نیز این بود که ما الان باید متوجه خطر بهاییان باشیم و در مورد فساد کلی هم باید منتظر امام زمان باشیم و هیچ کاری از دستمان برنمیآید!نمونه دیگر،بچههای مسجد صفاری بودند.
من نمیگویم این ایده بد بود،ولی وقتی با شرایطی مواجهید که هرهفته شاهد تعقیب و دستگیری کسانی هستید که در راه انقلاب تلاش میکنند وحتی اخبار و روزنامههای زمان شاه نیز این بحث را مطرح میکند باید سینمای کمدی را ترویج کنیم؟به همین دلیل بود که اینها از اسم امام میترسیدند،همیشه میگفتند اسم امام را مطلقا نبرید،خودشان هم نمیبردند.
انجمن تمام کارش این بود که برای یک جوان ثابت کنند این دینی که برای شما توضیح میدهیم دارای اعتبار و عقلانیت و ارزش کافی و لازم نیست!وقتی جوان به اینجا میرسید،اینها را طرد میکرد و به دنبال راه دیگری میرفت.
تقاضای خود من این است که وقتی با نیروها و گروهها و افرادی مواجه میشوم که دارای پایه و اساس مذهبی هم سمتوسوی امام هستند باید از آنها حمایت و حراست کنند و اگر نقطه ضعفهایی هم دارند آهستهآهسته آنها را برطرف کنند،خودشان هم نقطه ضعف نداشته باشد یا کم داشته باشند تا بتواند فضای تعامل را در جریان اندیشه امام همچنان حفظ کنند."