خلاصه ماشینی:
"علمای آمل از این دسته بودند بنابراین کار جوادی آملی دشوارتر بود خداوند از عالمان دین و دانشوران آیین خود تعهد گرفته است که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان آرام نگیرند و آن بیعدالتی را با سکوت و قعود خود آرام نگذاشته و امضاء نکنند (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) خط امام بودن:مثل او پارسامنش بودن،چون او سادهزیست بودن،مانند او در برابر حق متواضع بودن،همسان او در برابر باطل مظهر «لا یخاف فی الله لومة لاثم»بودن،همسنگ او یار محروم بودن،همتراز او دنیا را طلاق دادن و...
» پارسانیا راه مواجهه با این جریانات را-که از افق سیاست به نقد دین میپردازند و در برابر نقدها یا از پاسخ دادن سرباز زده و یا به پاسخهای سیاسی و عملی اکتفا میکنند-حضور مدیریت دردآگاه در عرصهی فرهنگ و رسانهها میداند،چرا که آن دسته از مدیران فرهنگی که از منظر سیاست به فرهنگ مینگرند،هم سطح همان گروه مهاجم اند و«به جای بسترسازی برای حرکتهای سالم فرهنگی،نتایج سیاسی حرکتهای فرهنگی رقیب را -که در حکم هشدار و زنگ خطر است-حتی المقدر کنترل میکنند و با این کنترل کاذب،محیط خطرناک و به ظاهر امنی را پدید میآورند و این امنیت کاذب متاسفانه هنگامی درهم میشکند که امکان مقابله با هجوم فرهنگی باقی نمانده و یا به کمترین مقدار خود رسیده باشد.
جوادی آملی در این سفر نیز به رسالت تبلیغی خود پرداخت و چنین گفت: «اگر به نداهای حق و باطل در دنیا نگاه کنیم و اگر دلایل پنهان و آشکار تجاوز آمریکا و عراق به ایران و همچنین حضور دشمنان خدا در کنار حرمین شریفین واضح شود،به خطیر بودن وظیفه ی ما مسلمانان در امر تبلیغ اسلام و صدور انقلاب پی خواهیم برد."