خلاصه ماشینی:
"یعنی اینکه،در اولین قدم لازم است که ما بتوانیم از دیدگاه خود به سینما نظر کنیم و آن که بازمیگردیم به همان تعریف مشهور خود(به این میگویند تبلیغ غیر مستقیم یک نظریه!):«شعر هنر هنرهاست و هر هنری نهایتا سعی میکند به بیان شاعرانه دست پیدا کند.
و مهمتر اینکه،سید این خط را با«قدم زدن» شکسته است-نه حملهای انتحاری!اگر جماعت سینمایی ما از این معبرمینزدایی شده(یا حتی میشود گفت:چمنکاری شده!) به طرف این هنر حرکت کنند و حمله،با همین تانک و توپهای غنیمتی،صد کاروان توان زد!
هرچه را که یک مادام فرانسوی نقل کرده بود،اینها تکرار میکردند!)مثلا میگویند،فقط در زمینهء فیزیک کاربردی روزانه هزاران،بلکه صدهزار صفحه مطلب نوشته و چاپ میشود!الغرض،کتاب«مشت در نمای درشت»در درجهء اول به درد اهالی در کل،به کار سربازان فرهنگی میآید(گرچه مخاطب عام هم،مگرچه میخواند که خیلی از این کتاب بهتر باشد؟!)اینکه عرض میکنم«سربازان فرهنگی»خیلی اهمیت دارد...
و مهمتر از اینکه،سید این خط را با«قدم زدن»شکسته است-نه حملهای انتحاری!اگر جماعت سینمایی ما از این معبر مینزدایی شده(یا حتی میشود گفت:چمنکاری شده!)به طرف این هنر حرکت کنند و حمله،با همین تانک و توپهای غنیمتی،صد کاروان توان زد!یعنی اگر شعر و ادبیات سنتی ما سینمای ما را تدارکات بدهد،باور کنید صبحانه خاویار خواهیم خورد و شام ققنوس کنتاکی!همین آثار عطار میتواند حالیوود(نه هالیوود!)صد سال ما را خوراک بدهد و«دیسنی»و«آیزنشتاین»را به منشی صحنگی نیز قبول نکند!یعنی اورانیوم را نمیگذارند غنی کنیم،ادبیات و فرهنگ غنی شده که داریم!اگر عصر حاضر آغاز تقابل فرهنگها باشد،یک پدری..."