خلاصه ماشینی:
"تولید آثار مبتنیبر مضمون و گاه با سطوح متفاوت کیفی از سوی همه اقشار شروع شد و تربیت بخشی از هنرمندان امروز حاصل همین رویکرد عمومی به هنر است،و از طرفی دیگر هنر و هنرمند به خلاف نگاه ابزاری قبلی،کرامت یافت و دیالوگ خوبی بین مردم و هنرمندان به وجود آمد.
هنر در دیدگاه بنیانگزاران انقلاب: سالهای ملتهب تثبیت نظام و جنگ تحمیلی با وجود تمام سختیهای آن،محملی گسترده برای شکل گرفتن نوعی هنر،متعهد در آثار هنرمندان و تربیت نسل دوم بود،اما درسال 1367 شاهد صدور پیام تاریخی امام خمینی به هنرمندان بودیم.
و از آن مهمتر چه رابطهای بین هنر متعهد و هنرمند متعهد با حیات جاودان وجود دارد؟و آیا به واقع این رابطه تاکنون در بررسیهای کارگزاران فرهنگی کشور به کنکاش گذاشتهشده،و جایگاه هنر متعهد در عرصه رشد کشور کجاست؟و اگر این رشد به صورتی نازل و در قالب توسعه تعریف گردد در این صورت جایگاه هنر متعهد کجا خواهد بود؟ اگر توان کشور برای افتادن در ورطه توسعه اقتصاد-محور آن هم به شیوه غربزده یا شرقزده بسیج شده باشد،جایگاه هنر متعهد درصدر این توسعه است؟و یا فقط گیاهی گلخانهای و مصنوعی است که نه تنها قادر به هدایت و تمشیت فرهنگ این مرز و بوم نیست بلکه خود نیز، نیازمند لحظهبهلحظه بودجههای دولتی است که در قالب طرحهای نشسته بر نمودارهای رنگی به این هنر!حقنه شود.
به راستی هنر در سالهای اخیر نشاندهنده نقاط کور معضلات اجتماعی،اقتصادی،سیاسی،نظامی بوده است؟کدام هنر سالک این راه بوده و اگر به ژست روشنفکری برخی هنرمندان و صد البته مدیران وازده و گاردگرفته در مقابل اتهام سنگین!دغدغه دین برنخورد،ما تناسبی بین پیام امام و فضای فرهنگی موجود مشاهده نمیکنیم."