خلاصه ماشینی:
"کمحوصله و پرتوقع بودن برای تحقق آرمان بلند عدالت،جز به یأس و ناامیدی نمیانجامد،تا بدانجا که به جای حرکت و سفر به سوی موعود، سکوت و بر جای نشستن و فقط نظاره کردن و حتی بر گذشته تأسف خوردن توصیه میشود،همچنانکه میر شکاک مینویسد: «آخر چه کسی میتواند به اقامه عدل قادر باشد،جز موعود امم که خلیفه حضرت عشق است و مگرنه آنکه تمام مدعیان در عصر غیبت رو سیاه شدهاند و از گریبان جهل و جور و خودکامگی سربرآوردهاند.
»(ش 13،ص 50) میر شکاک ابراز امیدواری میکند که هرچه زودتر مشرق زمین نیز تحت حاکمیت تقدیر تکنولوژیک قرار گیرد و به کانون صلح مادرانه(!)نزدیک شود تا با حاکمیت انسان آزاد زمینه ظهور موعود فراهم گردد: «در مشرق زمین کموبیش تکنولوژی حضور دارد،اما تقدیر تکنولوژیک چنانکه باید و شاید حاکم نیست،هنوز یکی دو نسل باید دستوپازنان فاصله میان تکنیک و تقدیر تکنیکی را طی کنند تا راه برای ظهور انسان آزاد یکسره باز شود»(ش 13،ص 51) او انسان شرقی را به شرکت در تقدیر تکنولوژیک که به تعبیر خود او امروز بر غرب حاکمیت یافته است دعوت میکند:«آنکه از مهر مادرانه و زنانه سیراب شده باشد به انسان محض بسیار نزدیک است و در همه چیز و همه حال از منظر عشق و پرستش مینگرد و بههیچوجه دیکتاتورمنش نیست.
میر شکاک مینویسد:«گویی که زمان در حال فشردگی است و حوادث را پیدرپی ظاهر میکند تا بشر رخوتزده از خواب خرگوشی بیدار شود و به علت همهء حوادث و وقایع پیببرد و بار دیگر کوچ و هجرت قدیم را از سر بگیرد و حرکت به سوی افق موعود را بار دیگر آغاز کند»(ش 12،ص 9) سؤال این است که بشر چه وقت از حرکت بازایستاده است که باید از سرگرفته شود."