چکیده:
این پژوهش با روش اسنادی به بررسی و تحلیل نگا ههای متعدد و متنوع در موضوع رسانه دینی، بافت فرهنگی اجتماعی و سبک زندگی ایرانی اسلامی پرداخته است و ضمن بررسی دیدگا ههای رایج در هر یک از موارد مذکور و روابط ماب ین آ نها به نقد و ارائه راهکارهایی در حوزة سیاستگذاری رسان هی دینی توجه داشته است.
خلاصه ماشینی:
حول موضوع رابطه دين و رسانه بحث هاي مفصلي در طول تاريخ صورت گرفته است که در اين پژوهش مجال و قصد پرداختن کامل به آن ها وجود ندارد، لذا به يک اصطلاح تاريخي در اين حوزه که کمتر مورد توجه قرار گرفته است و مرور برخي نظريات بسنده ميکنيم و سپس به تعريف مختصري از رويکردهاي مطرح در اين زمينه ميپردازيم و جايگاه و نگاه خود را در اين ميان بيان ميکنيم .
براي ورود به موضوع مطرح شده از پژوهشي با عنوان بازنمايي دين در سينماي پس از انقلاب استفاده ميکنيم که توسط عليرضا حسيني پاکدهي، سيد رضا نقيب السادات و محسن گودرزي انجام گرفته است اين پژوهش فکت هاي علمي مناسبي به ما ميدهد چون به روش تحليل محتواي کيفي و با استفاده از 1 Glock 2 Stark الگويي سيستماتيک و فرايندي نشانه شناسي به بررسي فيلم هاي سينمايياي که ميتوان آنها را در دسته بندي سينماي ديني دهه هاي ٦٠ ٧٠ ٨٠ و ٩٠ قرار داد، پرداخته است .
چنان که در نتايج تحليل هاي اين پژوهش شاهد تفاوت در تاکيد بر ابعاد پنج گانه دين در دهه هاي مختلف به شکل زير هستيم : تاکيد بر بعد رفتاري در همۀ دهه ها در رتبۀ نخست قرار دارد اما در دهۀ ٦٠، بعد عاطفي رتبۀ نخست را از آن خود ميکند يا در همۀ دهه ها بعد عاطفي در جايگاه اول يا دوم است اما در دهه ٩٠ بعد دانشي پيشروي کرده و گوي سبقت را از بعد عاطفي ميربايد پس ما شاهد تغييرات جدي در بازنمايي ابعاد دين در آثار رسانه اي هستيم که با وقايع فرهنگي - اجتماعي آن دهه تناظر دارند (حسينيپاکدهي، نقيب السادات و گودرزي، ١٣٩٧).