چکیده:
ارزهـای مجـازی را میتـوان نمونـه ای از فن آوریهـای نوظهـور دانسـت کـه از چالشهـای حقوقی بسـیاری بـرای نظامهـای سیاسـی برخوردارنـد. بخـش عمـده ای از ایـن چالشهـا، بـه کارکردهای متنوع ایـن ارزها بازمی گردد کـه قابلیت جایگزینی با سـاختارهای موجـود را دارنـد. یکـی از کارکردهـای مهـم ارزهـای مجـازی، از جملـه بیت کویـن، کارکرد پولـی آنهـا اسـت. در ایـن راسـتا، توسـعه دهندگان ایـن ارز مجـازی در چارچـوب »نظریـه اقتصاد بین الملل» در تلاشند تـا بـا ایجـاد زمینههـای لازم، سـاختار ایـن رمـزارز را جایگزیـن سـاختار پولـی موجود در سـطح ملی و فراملـی نمایند. امری کـه میتواند با توجـه به جایگاه تحـوالت اقتصـادی در زندگـی جمعـی، زمینه سـاز مناقشـات اساسـی در بدنـه نظامهـای حاکـم باشـد. بـر این اسـاس، تبیین چالشهـای حقوقـی ارزهای مجـازی برای نظامهـای سیاسـی انجام پژوهـش حاضـر را اجتناب ناپذیر کـرده اسـت. بدین ترتیب، جهت پاسـخ بـه این پرسـش باید قابلیت پول محسـوب شـدن ارزهـای مجازی را سـنجید، مواجهه چنیـن ارزهایـی بـا انتقادات موجـود را ارزیابی کرد و مزیت هـای پولی آنها را برشـمرد. امری کـه می توانـد در تبییـن و بررسـی مخاطرات واقعـی و احتمالی ایـن فن آوری، بـرای نظام های حاکـم سیاسـی راه گشـا باشـد. بر این اسـاس، در پژوهش حاضر با روشـی کیفـی و گردآوری و تحلیـل داده هـای کتابخانـه ای به تحلیـل مباحث مزبـور پرداخته مشـود.
خلاصه ماشینی:
برخي از ارزهاي مجازي به عنوان ارز در بازيهاي آنلاين يا دنياي ديجيتال مورد استفاده قرار مي گيرند، با اين حال ، هيچ ارزش معادل ارز فيات براي آنها وجود ندارد، که به اصطلاح غير قابل تبديل هستند.
در واژه نامه آکسفورد ابتدا در سال ٢٠١٤ رمزارز همان ارز ديجيتالي تعريف شده بود که در آن از فنون رمزنگاري براي مقرراتگذاري توليد واحدهاي جديد ارز و تأييد انتقال وجوه استفاده ميکند و مستقل از يک بانک مرکزي وجود دارد.
او عقيده داشت که تجارت آزاد بين کشورها باعث تقسيم کار شده و عوامل توليد کشورها بر توليد کالايي متمرکز خواهد شد که آن کالا در مقايسه با کالاي ساير کشورها ارزانتر توليد شود در اين صورت است که هر دو کشور از تجارت سود ميبرند.
او استدلال نمود که از طريق تجارت آزاد هر کشور ميتواند در توليد کالايي تخصص پيدا کند که در آنها داراي مزيت مطلق است (يعني آن کالا را با کارآيي بيشتر نسبت به کشورهاي ديگر توليد کند) و کالايي را وارد کند که در آنها مزيت مطلق ندارد (يعني داراي کارآيي لازم براي توليد آن نيست ) (يوسفي، ١٣٧٧).
__ Eoffrey (2004), The nature of money, Economic Sociology: European Electronic Newsletter, ISSN 1871-3351, Max Planck Institute for the Study of Societies (MPIfG), Cologne, Vol. 5, Iss. 2.
net/publication/260988787_Money_Creation_in_the_Modern_Economy/lin k/ 0a85e533163fe07d69000000/download __ Sahin, Hakan, An Essay on the Nature and Types of Money: https://www.