خلاصه ماشینی:
"ملا صدرا اصل حدوث روحانی نفس را که تا زمان وی تقریبا از اصول موضوعه علم النفس بود باطل و بجای آن حدوث جسمانی را ثابت کرد و سپس از طریق خود نفس و دلائل قطعی دیگر اصل حرکت جوهریه را که امتناع آن بطور قطع از اصول موضوعه فلسفه مشاء بود باثبات رساند و با استفاده از کلید حلی که خود آنرا محکم کرده و در دست داشت یعنی اصالت وجود و سپس اثبات حرکت جوهریه که از محصولات اصالت وجود است ابواب علم النفس فلسفی را بکلی از صورت کهنه و موروثه پیش از خود خارج ساخت و صورت زنده و روح تازهای در آن دمید و بجرئت میتوان ادعا کرد که او باب معرفت النفس را با افکار الهی خویش بروی دانشمندان بعد از خود گشود و متفکران اسلامی بعد از او همگی از خوان گسترده فیلسوف شیراز بهرهور گردیدند.
فلاسفه قبل از ملا صدرا تعقل نفس ببدن را بخاطر استکمال و کسب فضیلت وجودی دانسته و بدن را بهیچ قسم از اقسام علت،علت وجود نفس و تشخص آن نمیدانستند،ولی صدرا تعلق نفس ببدن و احتیاج آنرا در حدوث و تشخص دانسته میگوید: نفس در ابتدای تکون و حدوث در حکم طبایع مادی و محتاج به مادة مبهمة الوجود است و بدن علت مادی نفس و شرط وجود و حدوث و تشخص او است و تعلق نفس ببدن برای استکمال و کسب فضیلت وجودی که بعد از بلوغ صوری و غالبا در حدود چهل سالگی است، میباشد و این نوع از تعلق،ضعیفترین اقسام تعلق است و چنین تعلقی برای نفس نسبت به بدن مانند تعلق نجار به آلت نجاری است، با این تفاوت که تعلق نفس به آلات بدنی طبیعی و ذاتی است و تعلق نجار بآلت نجاری خویش عرضی و خارجی میباشد،پس نفس در ابتدای تکون عینا مانند هیولای اولی خالی از هرگونه کمالات صوری چه صورت محسوس و متخیل و چه معقول میباشد و سپس کمال یافته بجائی میرسد که خود فعال صور مجرده از مواد چه جزئی و چه کلی خواهد شد و قهرا این صور که مجرد از موادند عالی و شریفتر از صور مادی فاسد میباشد."