چکیده:
یکی از مهمترین مباحث قابل طرح درباره ولایت مطلقه فقیه، بررسی حدود وظایف و اختیارات ولی مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و چگونگی ارتباط آن با مردم سالاری دینی میباشد. اساس هر حکومت وجود قانوناساسی مبتنی بر محور حکومتداری آن است. پس از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، قانوناساسی مبتنی بر اسلامیت و جمهوریت به عنوان قانون رسمی کشور، عنصر ولایت مطلقه فقیه را به عنوان نهادی برآمده از نگاه شیعهاثنی عشری، به عنوان عالیترین مقام رسمی کشور میشناسد و برای شخص ولی فقیه، وظایف و اختیاراتی برای حل مسائل عمومی جامعه در نظر گرفته است و زعامت حکومت جامعه اسلامی ایران را بر مبنای مردم سالاری دینی، بر عهده ایشان گذاشته است. در این پژوهش سعی شده است حدود اختیارات و وظایف ولی مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین ارتباط آن با مردم سالاری دینی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بر این اساس، دو دیدگاه در مورد حدود اختیارات و وظایف ولی فقیه در اصول قانون اساسی وجود دارد، یک دیدگاه برای اختیارات ولی مطلقه فقیه، کلمه «حدود» را در چهارچوب قانون اساسی تعیین می-کند، به این معنا که وظایف ولی فقیه در اصل 110 قانون اساسی ذکر شده است و فقط شامل همین موارد میباشد، ولی دیدگاه دوم، برای اختیارات ولی مطلقه فقیه بر اساس چهارچوب قانون اساسی حدود در نظر نگرفته است و ولی مطلقه فقیه را به عنوان حاکمی که زعامت کل جامعه را بر عهده ایشان قرار دارد معرفی مینماید. از سوی دیگر، منتقدان دیدگاه دوم، وظایف و اختیارات کلی که بر عهده ولی مطلقه فقیه نسبت به کل نظام و مسائل عمومی جامعه گذاشته شده است را با حکومتهای مستبد همتراز دانسته و ولایت مطلقه فقیه را به عنوان «حکومت مطلقه» معرفی نمودهاند. در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش تحلیل اسنادی که از روشهای کیفی محسوب میشود با بررسی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این مسائل طبق آنچه که قانون اساسی مبین کرده، پاسخ داده شود، در این روش، ابتدا به تبین مفاهیم و کلیات پژوهش و پس از آن به بررسی حدود وظایف و اختیارات عنصر ولایت مطلقه فقیه براساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین نقش مردم در انتخاب ولی فقیه و تفاوت ولایت مطلقه فقیه با حکومت مطلقه پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
پس از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، قانوناساسی مبتنی بر اسلامیت و جمهوریت به عنوان قانون رسمی کشور، عنصر ولایت مطلقه فقیه را به عنوان نهادی برآمده از نگاه شیعهاثنی عشری، به عنوان عالیترین مقام رسمی کشور میشناسد و برای شخص ولی فقیه، وظایف و اختیاراتی برای حل مسائل عمومی جامعه در نظر گرفته است و زعامت حکومت جامعه اسلامی ایران را بر مبنای مردم سالاری دینی، بر عهده ایشان گذاشته است.
در این پژوهش سعی شده است حدود اختیارات و وظایف ولی مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین ارتباط آن با مردم سالاری دینی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
و بر این اساس عنصر ولایت مطلقه فقیه به عنوان محور اصلی حکومت، که زعامت کل جامعه را بر عهده گرفته، به عنوان عالیترین مقام رسمی کشور شناخته است، و دارای وظایف و اختیاراتی است که در چهارچوب اصول قانون اساسی در مورد حل مسائل عمومی جامعه برای ایشان تعیین شده است و بر خلاف دیدگاه برخی افراد که ولایت مطلقه فقیه و وظیفه زعامت کل جامعه از سوی ایشان را به عنوان حکومت مطلقه معرفی می نمایند در این مقاله به بررسی این دیدگاه و رابطه آن با مردم سالاری دینی و همچنین مهار قدرت رهبری بر اساس اصول قانون اساسی و چگونگی نظارت بر وظایف و اختیارات ایشان خواهیم پرداخت.