چکیده:
بحران ژئوپلیتیکی سوریه، یکی از مهمترین چالشهای امنیتی است، که طی یک دهه اخیر منطقه خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که منازعات بحران ژئوپلیتیکی سوریه چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی داشته است؟ فرضیه مقاله گویای آن است که، بحران سوریه ابعادی فراتر از نارضایتی سیاسی و چالشهای قومی، مذهبی داشته و ریشه در دخالت منفی و رقابتهای ژئوپلیتیکی قدرت منطقهای و فرامنطقهای دارد. با اتکای بر نظریه موازنه تهدید، نتایج پژوهش حاکی از تهدیدهای ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی در حوزههای نظامی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و پیامدهایی همچون افزایش تهدیدات قومیتی و فرقهگرایی در کشور، ظهور و تقویت گروههای تروریستی تکفیری در ایران، افزایش تهدیدات مرزی، افزایش حضور قدرتهای فرامنطقهای، تغییر موازنه قوای منطقهای، تضعیف محور مقاومت دارد.
الازمه الجیوسیاسیه فی سوریا، واحده من اهم التحدیات الامنیه التی واجهت منطقه الشرق الاوسط فی العقد الاخیر. ونظرا الی اهمیه هذه المساله، لذلک یسعی هذا البحث الی الاجابه عن هذا السوال وهو ماذا کان تاثیر نزاعات الازمه الجیوسیاسیه فی سوریا علی الامن القومی للجمهوریه الاسلامیه؟ فرضیه هذا التحقیق هی ان ازمه سوریا کانت لها ابعاد تتعدی السخط السیاسی والتحدیات القومیه، والمذهبیه، وتعود اسبابها الی التدخل السلبی والتنافس الجیوسیاسی للقوی الاقلیمیه وما وراء الاقلیمیه. وبالاستناد الی نظریه موازنه التهدید، تظهر نتايج البحث وجود تهدیدات جیوسیاسیه ضد الجمهوریه الاسلامیه فی المجالات العسکریه، والسیاسیه، والثقافیه، والاجتماعیه، والاقتصادیه، وتنتج عنها تبعات مثل تزاید التهدیدات العرقیه والفيویه فی البلاد، وظهور وتفاقم الجماعات الارهابیه التکفیریه فی ایران، وزیاده التهدیدات الحدودیه، وزیاده وجود القوی ما وراء الاقلیمیه، وتغییر موازین القوی الاقلیمیه، واضعاف محور المقاومه.
The Syrian geopolitical crisis is one of the most important security challenges that has affected the Middle East over the past decade. Given the importance of this issue, the present study seeks to answer the question: how have the conflicts of the Syrian geopolitical crisis affected the national security of the Islamic Republic? The article hypothesizes that the Syrian crisis has dimensions beyond political dissatisfaction and ethnic and religious challenges, and is rooted in negative interference and geopolitical rivalries for regional and supra-regional power. Relying on the theory of threat balance, the results indicate the geopolitical threats of the Islamic Republic in the military, political, cultural, social and economic fields and consequences such as increasing ethnic and sectarian threats in the country, the emergence and strengthening of takfiri terrorist groups in Iran, increasing border threats, increasing the presence of supra-regional powers, changing the balance of regional powers and weakening the axis of resistance.
خلاصه ماشینی:
طرح مسئله ازجمله بحرانهاي خاورميانه (غرب آسيا) در يک دهه اخير، بحران ژئوپليتيک سوريه است که با آغاز بيداري اسلامي يا جنبش بهار عربي، خيزشها و اعتراضات در جنوب غربي آسيا و شمال آفريقا در 2010 ميلادي در بستري از کشمکشهاي سياسي و نارضايتيهاي اجتماعي، هويتي، قومي و مذهبي ريشهدار در جهان اسلام روي داد؛ سوريه، يکي از کشورهايي بود که بهدنبال وقوع انقلاب در تونس، به سمت بحران و جنگ داخلي رفت؛ موج اعتراضات در ابتدا، اعتراض و کنش جمعي در شکل راهپيمايي مسالمتآميز براي اصلاحات سياسي بود اما به دلايلي مانند سرکوب معترضان، دخالت منفي قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي، ظهور و گسترش جريانهاي سلفي تکفيري سبب شدند، اين حرکت به سرعت از جنبش اجتماعي با ماهيت اصلاحطلبانه، منحرف شده و به سمت آشوب و جنگ داخلي سوق داده شد.
اهميت ژئوپليتيکي و ژئواستراتژيکي سوريه در منطقه و نقش آن در ايجاد عمق راهبردي براي محور مقاومت و از يکسو انگيزههاي توسعهطلبانه برخي قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي از سوي ديگر باعث شد که بر پيچيدگي بحران در اين کشور افزوده شود و صفآرايي جديد منطقهاي و حتي بينالمللي با بازتعريف مجدد از امنيت و منافع ملي کشورها شکل بگيرد.
ا. ايران محسوب ميشود، بلکه حفظ موقعيت، جايگاه و نفوذ در سوريه و منطقه شامات، چه از لحاظ ايدئولوژيک و چه ازلحاظ ژئوپليتيکي و استراتژيکي، چنان با امنيت ملي و بقاي آن گره خورده است که به نظر ميرسد رويکرد ايران در حمايت از سوريه، از منظر چارچوب پارادايم نوواقع گرايي و رويکرد موازنه تهديد کاملاً مطابق با اصول روابط بينالملل و نظام امنيتي خاورميانه باشد.