چکیده:
در نزاع اخباریها و اصولیان در شبهۀ حکمیۀ تحریمیه، اصولیها برای اثبات برائت به احادیثی تمسک کردهاند که مهمترین و پیچیدهترین آنها حدیث رفع است. اختلافات بسیاری پیرامون این حدیث ازجمله حقیقی یا ادعایی بودنِ رفع و معنای خود رفع و نحوۀ دلالت آن بر اصل برائت در کلمات علما یافت میشود. از مهمترین این اختلافات، نزاع بر سر متعلّق رفع را میتوان نام برد که اصولیان چندین احتمال ازجمله عموم آثار و مؤاخذۀ اخروی را مطرح کردهاند. با در نظر گرفتن تفاوت ثمرات هر قول در فقه و اصول، نگارندگان در ابتدا تلاش کردهاند با توجه به آیات و روایات موجود که مورد غفلت بسیاری از علما واقع شدهاست، ثابت کنند که مراد واقعی از رفع در غیر فقرۀ «ما لایطیقون»، مؤاخذه بهطور مطلق است و در ادامه نیز به اشکالاتی پرداختهاند که به تقدیر گرفتن مؤاخذه و نیز ثمرات مترتب بر نظر مختار شدهاست. در نهایت، دلالت این حدیث بر برائت را مورد کنکاش قرار دادهاند که مشخص شد این حدیث ارتباطی با محل نزاع در بحث برائت ندارد.
In the controversy between traditionalists(akhbaris) and scholars of principle of jurisprudence, the latter having tried to prove innocence, resorted to some traditions of which the most important and complex is hadith al-raf'.There are many disagreements about this hadith which can be found in the words of Usulis including being real or virtual, the meaning of the raf' itself andhow it implies to the principle of innocence which the most important one is the discord about what the object (muta'allaq) of raf' can be. Regarding this issue, Usulis have suggested some possibilities including general effects and afterlife punishment. Considering different results of each idea in jurisprudence and its principles, the authors have initially tried to prove that the real meaning of the raf' other than the phrase "ma-la-yotighoon" is punishment, and then they mentioned some problems regarding punishment and some results have been explored too, and ultimately they explored the implication of this hadith on innocence which it became apparent that this hadith is unrelated to the conflict in the discussion of innocence.
خلاصه ماشینی:
متعلق رفع چیست؟ برخی از اهل سنت مانند ابوحسین بصری معتقدند که خطا و نسیان اتفاق میافتند و از طرفی دیگر کلام پیامبر اکرم، صادق است بنابراین حدیث مجمل است(بصری، 1403، 1/310) لکن علمای شیعه تلاش کردهاند تا در مقام ثبوت، مراد واقعی از حدیث را دریابند که به چندین قول 1 منتهی شده است: 1- عموم آثار (خمینی، 1415، 2/48؛ جزائرى، 1385، 4/61؛ جلالی، 1414، 3/354) 2- اثر ظاهر (شبیری، 1396، دیماه/25) 3- مؤاخذه (تونى، 1415، 228؛ شيخ بهايى، 1383، 390؛ ؛ نراقى، 1384، 205؛ قمی، 1430، 3/50؛ نجفی اصفهانى ، 1413، 413؛ جابلقی، بی تا، 2/323؛ کلانتری، 1383، 3/356؛ فشاركى، 1413، 35؛ موسوى، 1371، 367؛ مغنيه، 1975، 258) علامۀ حلی فرموده: «لفظ [رفع] به سبب عرف استعمال اهل لغت قبل از ورود شرع، ظاهر است در نفی مؤاخذه چراکه هر عاقلی وقتی بشنود که مولا به عبد خود میگوید «از تو خطا را برداشتم» حکم میکند که مولا مؤاخذه و عقاب را از عبد برداشته است و تبادر، دلیل حقیقت است»(حلی، 1425، 2/418) و مرحوم جابلقی فرموده «تقدیر گرفتن مؤاخذه در اغلب مذکورات در حدیث، در عرف و عادت بسیار است».