چکیده:
هدف از انجام این تحقیق تاثیر اوقات فراغت مبتنی بر ورزش بر خودکارآمدی اجتماعی با نقش واسطهای هوش معنوی در دانشآموزان میباشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، و از نظر استراتژی همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است که به روش میدانی اجرا میشود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیهی دانشآموزان دبیرستانهای تربیت بدنی استان مازندران به تعداد 789 نفر بود که با استفاده از جدول نمونهگیری کرچسی و مورگان تعداد 267 نفر بصورت تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای خود کار آمدی اجتماعی نوجوان کنللی (1989) و پرسشنامه اوقات فراغت رادمند (1385) و پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) استفاده شد. روایی پرسشنامهها نیز از طریق روایی صوری و تحلیل عاملی تائیدی مورد سنجش قرار گرفت و پایایی پرسشنامهها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 898/0 و 797/0 و 902/0 بدست آمد در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای کلموگروف اسمیرونوف و معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافتهها نشان داد اوقات فراغت مبتنی بر ورزش بر خودکارآمدی اجتماعی تاثیر مثبت داشت همچنین این تاثیر با نقش واسطهای هوش معنوی نیز مثبت قلمداد شد نتایج تحقیق بیانگر این است که با افزایش اوقات فراغت به همراه ورزش و فعالیت بدنی و ارتقاء هوش معنوی دانشآموزان خودکارآمدی اجتماعی آنها نیز افزایش یافته مییابد و بلعکس.
The purpose of this study is to influence sport-based leisure on social self-efficacy with the role of spiritual intelligence interfaces in students. This research is applied in terms of application, and in terms of solidarity strategy based on the pattern of the structural equation, which is implemented in a field method. The statistical population of this study consisted of all students of high school students in Mazandaran province of 789 people, 267 stratified random samplings using Karechti and Morgan sampling table. In this research, self-efficacy questionnaires (1989) and Raddand leisure questionnaire (2006), and King Spiritual Intelligence Questionnaire (2008) used data collection questionnaires. Validity of the questionnaires was also measured through formal validity and confirmatory factor analysis and the reliability of the questionnaires through Cronbach's alpha was 0.898 and 0.797 and 0.902 in the data analysis of Kolmogorov Smironi tests and structural equations were used in SPSS and AMOS software. The findings showed that exercise-based leisure had a positive effect on social self-efficacy. This effect was also positive with the role of spiritual intelligence interfaces. The results of the research indicate that with increasing leisure time with exercise and physical activity and promoting spiritual intelligence students Their social also increased and vice versa.
خلاصه ماشینی:
از طرفي ديگر، در دوران نوجواني نوجوان از اوقات فراغت زيادي برخوردار بوده و ارتباط با همسالان افزايش و وابستگي به والدين کاهش مييابد، نداشتن برنامه ريزي مناسب در گذران اوقات فراغت نوجوان باعث انزوا 1 Mutz et al 2 King et al 3 Dunbar et al طلبي و کسب نکردن مهارت اجتماعي لازم شده و در ن هاي ت مشکلات رفتاري براي نوجوان خواهد شد (آلمداگ ١، ٢٠١٨: تحقيقات نشان ميدهد نتايج نشان داد که مشارکت در فعاليت هاي اوقات فراغتي مبتني بر ورزش بر توانمندي اجتماعي و رشد اجتماعي تاثيري معناداري دارد (طاهري و همکاران ، ١٤٠٠) همچنين اثربخشي ورزش بر خودکارآمدي در دو حيطه اجتماعي و عاطفي تاييد شد (رضائي و فقيه عبدالهي، ١٣٩٧).
با توجه به نتايج تحقيقات انجام شده در داخل و خارج از کشور ميتوان بيان داشت که کمتر تحقيقي در رابطه با اين سه متغير پرداخته شده است لذا به همين منظور پژوهش حاضر به بررسي تاثير اوقات فراغت مبتني بر ورزش بر خودکارآمدي اجتماعي با نقش واسط هاي هوش معنوي در دانش آموزان ميپردازد.
نوع ميانجيگري بر اساس VAF (اندازه اثر) (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به جدول (٧) و اينکه ٠٨٠>VAF بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير اوقات فراغت مبتني بر ورزش بر خودکارآمدي اجتماعي با نقش واسط هاي هوش معنوي دانش آموزان صورت گرفت .