خلاصه ماشینی:
"در توصیف صحنهها و اشخاص دقت فراوان دارند و(اظهار فضل تمام،برگردیم به اصل مطلب):و همچنین ویلیام فاکنر در گفتوگو با خبرنگاری ژاپنی گفته بود که به سبب پشتوانهء قدیم فرهنگی که دارید،کار داستان برای شما بسیار راحت است و لیکن ما در اینجا ناچاریم بر سر[انتخاب]هر کلمه و سطری زجر بکشیم و آثار هرمان هسه را که میخوانیم،میبینیم چه بسیار شبیه به قصههاست اما این دریغ هست که ما به منابع خود چنین بیتوجه ماندهایم که دیگران از فیلسوف و ادیب و مستشرق باید بیایند و آن آثار را مجددا کشف کنند و با بیانی نو و علمی و عملی ارائه دهند،البته خاصه اخیرا کسانی مانند آقایان دکتر شفیعی کدکنی،پورنامداریان،سیروس شمیسا،جلال ستاری و شادروان مهرداد بهار و دکتر آژند و رادفر و تفضلی و از جوانها خانم سجادپور و...
امروز را به امید فردا تاب میآورد تا که باشد،شاید؛در بر معشوق بیاساید و زندگی را زهر میداند و حتی امیدوار است که در پس دروازههای مرگ،در جهان دیگر،با معشوق رام و آرام باشد: ای تیر عمت را دل عشاق نشانه/جمعی به تو مشغول و تو غائب ز میانه و از سوی دیگر،این نیز هست که به سبب ستمهای بیحد، انسان شرقی در حرکت مدام فکر و عمل قرار دارد،طوری که تغییر منش و کنش او عادی مینماید: ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ما عدم ماست و آن تسلیمپذیری و این عصیان،یا ما را به نجات میرساند،طوری که کنار چاه از دست موسی-کلیم الله-آب بنوشیم و بر قایقی سوار شده،به جزیرهای برویم که رنگین کمان کلمات آسمانی را در آن با همدیگر کشف کنیم و بخوانیم، یا در این جهان مقدورمان نمیشود که باکی نیست و بههرحال مکتوب است:«فقط دلیر و پرطاقت باش»."