خلاصه ماشینی:
"چه خاطرهای از کارتان همیشه با شماست و رهایتان نمیکند؟ برخی اوقات برنامههایی راکه اجرا میکنیم،در خواب میبینم، ولی به هر حال هم روزهای اجرا و تمرین برای من خاطره است و همه اینها در ذهن قلب من حک شده ولی بعد از انقلاب اولین باری که روی صحنه رفتم،زمستان 72 یادبود استاد جواد معروفی بود و با تمام عشقی که به استادم داشتم،هم غمگین بودم و هم مسئول و بسیار حس غریبی داشتم.
اصفهان که همنوازی آواز و پیانو میباشد و در فضایی سنگین و نوستالژیک اجرا میشود و افلیا پرتو که از ابتدای برنامه،عقیقی و پروانه را بخوبی هدایت کرده،در این اثر هم،سنگ تمام میگذارد و نوشین عقیقی بین قطعات«آواز اصفهان»و «غم زندگی»، دقایقی چند چشمها را در مهارت ضربههای دستهایش روی دف و گوشها را در جذابیت سحرانگیز تکنوازی دف متوجه خود میکند."