خلاصه ماشینی:
"از کودکی دمام مینواخت و نوازندگی دمام در خانوادهء او موروثی بود،"بابا حاجی"برای اولین بار آشکون را بر شانهء جعفر گذاشت و نوازندگی اشکون جعفر را تأیید کرد.
جعفر در دمامنوازی و اشکوننوازی نمونهء بینظیری بود تا جایی که نام جعفر و دمام یکی شده بود، یعنی با گفتن نام جعفر مردم میگفتند کدام جعفر؟جعفر دمامزن.
اما این رقص در خلسهای شیرین تداعیگر تمام رنجهایی است که طی قرون و اعصار توسط طبیعت ناسازگار و انسان زورمدار به آنان رواداشته است.
صدای دمام فریادی است که مهاجرین رنگینپوست سواحل دوردست آفریقا با تمامی وجود آن را غمگنانه نعره برمیآورند تا شاید یاد آن را به گوش هموطنانشان برسانداما این رقص در خلسهای شیرین تداعیگر تمام رنجهایی است که طی قرون و اعصار توسط طبیعت ناسازگار و انسان زورمدار به آنان رواداشته شده است.
صدای دمام فریادی است که مهاجرین رنگینپوست سواحل دوردست آفریقا با تمام وجود آن را غمگنانه نعره برمیآوردند تا شاید یاد آن را به گوش هموطنانشان برسانند."