خلاصه ماشینی:
"در کشورهای درحال توسعه،به دلیل شناخت کمی که در مورد مزایای سیستم مدیریت محیط زیست و عملکرد زیستمحیطی بهبودیافته وجود دارد،هدف اصلی از برقراری سیستم مدیریت محیط زیست تنها تطابق قانونی با بهسازی فرآیندهای تولید و طراحی محصولات و خدمات سازگارتر با محیط زیست متمرکز باشد،نهتنها هزینههای بهرهبرداری و بدهیهای بالقوه کاهش مییابد،بلکه استقرار این سیستم در سازمان باعث جلب رضایت مشتری و افزایش سهم بازار برای سازمان میشود.
این کشور راهکار استاندارد شدن ارائه کنند؟ بهعنوان مثال،چندی است در صنعت برق کشور شاهد بروز تب اخذ گواهینامه توسط نیروگاهها هستیم و سؤال این است که بهراستی نیروگاههای ما که تولیدات آنها مصرف داخلی دارند،چه لزومی به داشتن گواهینامه 9000 ISO احساس میکنند؟!دیگر این که اگر بعضی نیروگاهها چنین گواهینامهای را نداشته باشند،آیا تولیدات آنها مصرف نمیشود؟ صدالبته نکتهء پنهان در این داستان ضرورت رعایت الگوهای فراملی زیستمحیطی توسط چنین سازمانهایی است که در رأس آن 14000 ISO قرار دارد؛چرا که بهعنوان مثال، در همان نیروگاه مورد بحث،توسعهء آتی،بهرهمندی از فناوری نوین و درنهایت،گشایش اعتبار ارزی لازم بهمنظور انتقال فناوری،صرفا در گرو تأیید مراجع ذیصلاح جهانی،نظیر صندوق بین المللی پول است که درحالحاضر قواعد سختی را برای فروش فناوری پیشرفته به کشورهای درحال توسعه،به شرط رعایت مسائل زیستمحیطی،به فروشندگان و اعتبار دهندگان تحمیل کردهاند.
سپس سیستم و برنامهء مدیریت زیستمحیطی سازمان، برای اطمینان از برآورده شدن الزامات استاندارد و تعیین این انطباق،توسط ممیزان سازمان گواهیدهنده طی مراحلی مورد ارزیابی واقع میشود که شامل بازنگری برنامهء مدیریت محیط زیست آن سازمان،در قیاس با الزامات استاندارد مربوط و ارائهء یک گزارش کتبی از ممیزی توسط مؤسسهء گواهیدهنده خواهد بود."