چکیده:
مقاله حاضر با رویکرد توصیفی با هدف بررسی مراحل انحطاط تمدن ها از منظر قرآن کریم نگاشته شده است که برای رسیدن به این منظور ابتدا به مسائل مقدماتی در مورد انحطاط تمدن ها به صورت اجمالی از قبیل تعریف تمدن، مرگ یا هجرت تمدن ها و علل و عوامل انحطاط تمدن ها پرداخته شده است سپس سیر تحول انحطاط تمدن ها را از منظر وحی مورد بررسی قرار داده است. آنچه برداشت می شود به شرح زیر می باشد: بررسی سیر تحولات جوامع و تمدنها از شکلگیری تا زوال آنها نشان میدهد که جوامع در درون خود مدام در حال تغییر و دگرگونی هستند بدیهی است که مدت حیات، تعالی و انحطاط و چگونگی تحولات و تطورات مربوط به آن به شرایط خاص هر تمدن بستگی دارد. اما هنگامی که تمدنی توان ادامه حیاتش را از دست داد و از عناصر لازم بقا تهی گشت، سقوط خواهد کرد و جای خود را به تمدنی دیگر میسپارد. قرآن کریم در آیات متعددی از عوامل انحطاط نسل ها از قبیل ظلم و ارتکاب گناه، عادت بر ارتکاب جرم و ترک امر به معروف و نهی از منکر اشاره می کند که تداوم این شرایط در دراز مدت به انحطاط و مرگ آن تمدن میانجامد.
خلاصه ماشینی:
قرآن کریم می فرماید که ما سرنوشت قوم و ملتی را بدون دلیل تغییر نمی دهیم، بلکه این خود آنها هستند که سرنوشت شان را تغییر می دهند و در نهایت در اثر تبعیت از قوانین غیرالهی و نادیده گرفتن دستورهای رهایی بخش پیامبران، دچار انحطاط و سقوط می شود و نتیجه این انحطاط، نابودی و هلاکت آن جوامع و تمدن ها می باشد.
لذا اگر ملتی بر فطرت مستقیم خویش باقی بماند و ایمان به خدا داشته باشد؛ نعمت های دنیا و آخرت نصیب آنان می گردد: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ، (سوره اَعراف، آیه 96)؛ و اگر مردم شهرها و آبادىها ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند، قطعاً (درهاى) بركات آسمان وزمين را برآنان مىگشوديم، ولى آنان (آيات ما را) تكذيب كردند، پس ما هم به خاطر عملكردشان آنان را (با قهر خود) گرفتيم».
ظلم و ستم عامل انحطاط جوامع بشری و تمدّن ها از منظر قرآن کریم ظلم اصلی ترین عامل انحطاط یک ملت است و این سنت الهی را هم محاسبات دقیق عقلی و اجتماعی و هم تجربیات بیشمار تاریخی و هم متون و منابع دینی تأیید میکند: «و چه بسیار مردم مقتدری در شهرها و دیارها بودند که ما به جرم ستمکاری، آنها را نابود ساختیم و قومی دیگر به جای آنها آفریدیم»، (انبیاء: 11) حقیقت این است که اگر در جامعهای صاحبان قدرت و امکانات به ظلم و ستم بپردازند و به جای آرامش روانی و امنیت اجتماعی و تأمین آزادی به تحمیل استبداد و اختناق روی آورند، بیتردید چنین جامعه و نظامی، محکوم به فنا و زوال خواهد بود، (کرمی، 1370، ص 42).